ابنیه عامیانه ی ایران، خانههای حیاطدار
ساختمان گلدان
خانههای حیاطدار
همان طور که فرم ساختمانی بناها، تا حدود زیادی تابع شرایط جوی، مصالح ساختمانی موجود در محل، کنسترکسیون، نحوهی ساخت و نیز قدرت جسمانی ساکنین بوده است، به همان نحو نیز سازمان داخلی منازل مسکونی، همانند مراکز شهرها از مظاهر دیگری از قبیل: روابط اجتماعی، نظم و مقررات جاری و نوع تصور و تفکر عمومی، متأثر بوده و شکل گرفتهاند. البته بهطورکلی این مظاهر میتوانستهاند در نواحی وسیعتر، اعتبار و ارزش بیشتری کسب نمایند تا در مناطق محدودی که از نظر شرایط اقلیمی متغیر میباشند. تسلط و نفوذ اسلام در ایران و طبیعت نافذ و تغییر دهندهی آن، موجب پیدایش دگرگونیهایی در زندگی خصوصی و اجتماعی گردید و در ایجاد و پایدار ماندن بناهای شهری اعم از خانه یا مراکز مهم عمومی، که از هر نظر با قوانین شرع تطبیق مینمود، تأثیر بسزایی گذاشت و این اثر را در فرم تشکیلات داخلی آنها نیز گسترش داد، تا جایی که نهتنها در گذشته مورد استفادهی کامل قرار گرفتند، بلکه در زمان حاضر نیز از لحاظ فوائد عامه، مورد توجه و علاقهی عموم طبقات میباشند.
در نسلهای گذشته، خانوادههای بزرگ از طریق تأمین مسکن مناسب، از افراد خانوادهی خود حمایت و حفاظت مینمودند. در محیط داخلی این منازل، که در واقع پایه و اساس اجتماع بودند، مقام و منزلت هر فردی از اعضای خانواده، بهخصوص مقام و پایگاه زن را، تعیین و تثبیت میکردند. در واقع، فرم هر خانه و سازمان داخلی آن، به وضوح نمایانگر این مسئله بود که چگونه از افراد خانواده حمایت و حفاظت میشده و مقام و منزلت هر فرد مشخص میگردیده است. البته این امر به صورتهای مختلف انجام میشده است: گاه از طریق اهدای طبقاتی از منزل یا سهمی از خانه به افراد نسلهای آینده، زمانی نیز از راه استفادهی مشترک از حیاط، آشپزخانه، تنور و غیره. اما از نظر حفاظتی، حصاری رفیع و مستحکم به دور حیاط میکشیدند و برای ورود دری روی آن نصب مینمودند. این امر، ضمن مشخص نمودن حدود و ثغور املاک خصوصی و مایملک عمومی، داخل حیاط را نیز از دید افراد غیر محفوظ میداشته است.
این به هم بستگی و هماهنگی اعجابانگیز در فرم خانههای ساخته شده از گِل و سنگِ حواشی کویر و جدا بودن هریک از این مجموعههای ساختمانی از یکدیگر، متکی بر تشکیلات خانههای حیاطدار است و از مجموع فضای آن، که مرکز اصلی بنا محسوب میشود و ساختمان موجود در آن، واحد مستقلی به وجود میآید. در واقع، از نظر عامهی مردم، این ساختمان دارای ارزش و اعتباری خاص بوده و بهعنوان یک اصل و نُرم در اجتماع، قابل پذیرش میباشد. در مقایسه با ساختمانهای به اصطلاح «درباز» امروزی که ارتفاع آنها مختلف، فضای داخلی آنها از هر سو قابل رؤیت است و سکونت در آنها نیز به علت بوی نامطبوع و صدای ناهنجار وسایط نقلیه، دشوار گردیده است؛ خانههای حیاطدارِ قدیمی از نگاه غیر محفوظ بودهاند و در نتیجه، اختلاف فاحشی میان ساختمانهای امروزی و قدیمی مشاهده میشود که تا حدی غیرقابل تصور است.
در خانههای حیاطدار، اگرچه اتاقها تودرتو بوده، چشماندازی جز صحن حیاط وجود ندارد و فضا کاملاً محصور و محیط مطلقاً خصوصی است، با این همه، به علت اتصال غیرمنتظم خانهها و کنار یکدیگر قرار گرفتن درهای ورودی آنها در کوچههای تنگ، این احساس در همهی ساکنین مشهود است که همجواری و همسایگی وجود دارد. معابر عمومی، که با توجه به مسائل ایمنیِ عوامل جَوی و طبق ضوابط محلی به وجود آمدهاند، خود، گویای عمومی بودن این نوع فضاها و دلیل قاطعی بر وجود این احساس هستند. ولی خانههای مدرن، طوری ساخته شدهاند که هرگونه چشماندازی را محدود و در اغلب موارد به کلی مسدود نموده و اطلاع از خارج را از طریق مشاهده، ناممکن ساختهاند. در ضمن، تداخل متقابلی را نیز از نظر محیط خصوصی ایجاد نمودهاند. با وجود اینکه هنوز در اینگونه ساختمانها، مسئلهی خصوصی بودن محل سکونت به معنای واقعی آن تحقق نیافته است، اما فواصل محل سکونت هر خانواده با خانوادههای دیگر، از طریق مراجع با صلاحیت، به طور نامطلوبی به وسیلهی دیوارها و فضاهای غیرمسکونی، مشخص و معین گردیده است. به طور خلاصه، نه حالت خصوصی، نه همسایگی و عمومی، در این نوع ساختمانها حکمفرما نیست. راه رفتوآمد نیز به نحوی است که این موضوع را تأیید میکند. این شهر «جدید» فاقد اتاق به مفهوم واقعی بوده و در واقع هر آنچه در آن است، بیشتر فضای غیرمسکونی میباشد. بهطورکلی، از طرفی، محل سکونت شخصیِ بدون مزاحم، داشتن همسایگانی مطلوب، وجود محلهای کاملاً عمومی و از طرف دیگر، فقدان فضای خصوصی، ، حضور همسایگانی که وجودشان اصلاً احساس نمیشود و نبودن فضای مناسب ــ چه به لحاظ خصوصی و چه عمومی ــ نمایانگر تضادهای مشهودی است که میان منازل حیاطدار قدیمی و ساختمانهای جدید وجود دارد.
در گذشته، محصور نمودن خانهها با دیوارهای محکم و مرتفع در نواحی حاشیهی کویر، به دلیل جلوگیری از باد، گرد و غبار و طوفانهای شن بوده است؛ ولی امروز چنین اقدامی، آن هم به طور چشمگیر در شهرهایی که ماشینی شدهاند، صرفاً به جهت محفوظ ماندن از سروصدا، دود و دیگر ضایعات آن میباشد. این اقدام که اخیراً به طور محسوسی گسترش یافته، حاکی از این امر است که توجه معماری جدید به منازل حیاطدار و خانههای قدیمی ایرانی رو به افزایش است.
در دهات و شهرهای کوچک قدیمی، مسئلهی عریض و طویل نبودن خیابانها و راحتی سکونت در خانههایی که به طور غیرمنتظم در کنار یکدیگر بنا شدهاند، نقش مهمی را ایفا مینماید. فضای کوچهها و میدانهای کوچک عمومی، از نظر اندازه و وسعت قابل ذکر نیست، ولی میتوان گفت که کمی بزرگتر از فضای یک اتاق نشیمن و اغلب، قدری کوچکتر از وسعت حیاط یک خانه است. درحالیکه در خیابانهای بزرگ و بیانتهای شهرهای بزرگ مدرن، نه تنها فضا لایتناهی به نظر میرسد، بلکه مقیاسها نیز دیگر در ذهن نمیگنجند.
توجه به مسائل فوق، علت قدرت جاذبه و تأثیر حیرتانگیز شهرهای قدیمی را برای ما روشن نموده و اهمیت انگیزهی توسعهی شهرسازی امروزی بر مبنای مقیاسهای گذشته را آشکار میسازد.
در مورد اختلاف خانههای بزرگ حیاطدار رُم باستان یا چین، با خانههای قدیمی ایران، فقط ذکر این مطلب کافی است که خانههای بزرگ قدیمیِ آن کشورها، هریک دارای چندین حیاط تودرتو بوده، در صورتی که خانههای قدیمی ایران، تنها شامل یک حیاط وسیع، مستحکم و باشکوه میشده است. البته شکل این حیاطها مختلف و حتی گاهی شیبدار و پلکانیشکل بودهاند: بهعنوان مثال، این فرم را میتوان در خانههای روستایی واقع در دامنهی کوههای البرز به وضوح مشاهده نمود. این خانهها، که پلکانی شکل بوده و مشرف بر یکدیگرند، دارای تراسهای مسقف وسیعی میباشند که آفتابگیر بوده و از آنها برای انجام کارها و همچنین استراحت استفاده مینمایند.
در این حیاطهای روستایی، میتوان آشپزخانههایی را که مورد نیاز خانواده است، طاقچههای متعددی که جهت گذاردن لوازم خانگی روی دیوارهای آن ساختهاند و نیز وسایل دیگری که مورد احتیاجات شغلی افراد خانواده میباشد، به چشم دید. در نواحی شرقی نزدیک به کویر، بهعنوان مثال در بافق، طرح ساختن خانهها و حیاطها طوری با دقت و استحکام اجرا شدهاند که به خوبی میتوان استنباط نمود شرایط اقلیمی و جوی، کاملاً رعایت گردیده است.
ساختمان این نوع خانههای بزرگ حیاطدار که طبق شرایط و ضوابط اجتماعی به وجود آمدهاند، متکی بر شرایط اقلیمی و جَوی میباشند. راه و در ورودی به این خانهها طوری ساخته شدهاند که خود، عامل مطمئنی برای حفاظت این حریم خصوصی در مقابل چشمان کنجکاو افراد غیر میباشد. پشت درِ ورودی این خانه که دارای دیوار بزرگ محافظی برای جلوگیری از نگاه غیر به داخل حیاط میباشد، راه طویلی بهعنوان دالان وجود دارد که افراد برای ورود به حیاط، باید حتماً از این راه عبور نمایند. اغلب اوقات، سکوهای کوچکی میان درِ ورودی و محوطهی خیابان دیده میشود که از آنها برای نشستن و استراحت استفاده میگردد. بین خانههایی که کنار یکدیگر ساخته شدهاند و ساکنین آن، اقوام یکدیگرند، معبرهای داخلی و خصوصی ایجاد کردهاند که برای مراودهی زنان فامیل یا ورود آنها به خیابان، تسهیلاتی فراهم شده باشد. در کهنشهرهای اسلامیِ بالکان نیز چنین راههایی بین باغات محصور وجود دارد.
شرایط جَوی نیز یکی دیگر از عوامل مؤثر در تهیه و اجرای طرحهای خانهسازی، بهخصوص در مناطق گرم جنوبی و شرقی کویر نمک میباشد. در این مناطق، خانهها دارای حیاطهای بزرگی هستند که اغلبشان بسیار باصفا و قابل توجهاند. در وسط اینگونه حیاطها، حوض آبی ساختهاند که اطراف آن مشجر بوده و در اثر سایهی درختان، آب حوض همیشه سرد باقی مانده و موجب خنک شدن فضای حیاط میگردد. در واقع این، خود قسمتی از یک روش طبیعی برای تهویهی هوا است. همچنین در خود ساختمان، که به وسیلهی دری بزرگ با حیاط مرتبط است، حوضی مسقف از گنبدی مشبک وجود دارد که موجب کاهش گرمای فضا میگردد. از طرفی، هوای خنکِ حیاط، به وسیلهی هواکشهایی که در نقاط مرتفعی تعبیه گردیدهاند، به ساختمان منتقل شده و در نتیجه، انسان دائماً از هوای خنک و مطلوب مستفیض میگردد. این، خود نمونهی بارزی است از تسلط عاقلانه و ماهرانهی بشر بر روابط و شرایط دشواری که در محیط زیست او وجود دارد، آن هم با وسایلی معقول از قبیل: گِل، شن، آهک و مقدار کمی چوب و بهرهگیری از امکانات طبیعی و صرفهجویی در به کار بردن نیروی جسمانی.
مواردی که پیشتر به طور کلی ذکر گردید، تنها در مورد خانههای مسکونی صادق نیستند، بلکه در موارد مختلف دیگر نیز صدق میکنند. همانطور که گشودن چشماندازهای همه سویی در ساختمانهای امروزی، یک امر بدیهی تلقی میگردد، به همان نحو نیز در ساختمانهای قدیمی شرق، انسداد هر نوع روزنهای به سوی خارج و احداث هرگونه در و پنجره به داخل، از بدیهیات محسوب میشده است. لازمهی ورود به محوطهی سرپوشیدهی مساجد، عبور از حیاطی است که در وسط آن حوض آبی وجود دارد. کلاسهای مدارس (مانند مدرسهی درویش)، اتاقهای کاروانسراها و هتلهای قدیمی، همه در اطراف حیاطهای آن بناها ساخته شده و آن بناها با دیوارهای بلندی به کلی محصور و از خارج، کاملاً مسدود اند. علاوه بر آن، هریک از این حیاطها دارای آبنماهای زیبا و درختهای متعددی میباشند که ضمن ایجاد سایهی مطبوع، هوای محوطه را نیز خنک مینمایند. این مسئله نیز، بار دیگر، اهمیت و ارزش یک اقدام عاقلانه را در جهت تأمین محیط زیست مناسب برای افراد، ثابت مینماید.