آرامگاه آرتور آپهام پوپ، معمار: محسن فروغی، نویسنده: ویکتور دانیل (معماری دوران تحول)

این بیت زیبا و نغز، سرودهی استاد جلالالدین همائی به ایجاد؛ بیان شاعرانهای از آرزوی پروفسور آرتور آپهام پوپ را قبل از مرگش برای آرمیدن ابدی در ایران بازگو میکند. بخصوص آنجا که آرامگاه و خیمه ابدیش را در کنار زایندهرود آرزو میکند تا به مدد آواز رود یادگاری جاودانه سازد.
نهادم بر این تربت پاک ســـر که گنجینهی دانش است و هنر
زدم خیمه در ساحل زندهرود که تاجان شود زنده ز آواز رود
آرتور آپهام پوپ Arthur Uphame Pope (1969-1881) متولد رودآیلند آمریکا و همسرش فیلیس آکرمن Phylis Ackerman (1977-1893) از ایرانشناسان مشهور جهان هستند.
معروفترین اثر پوپ کتاب «بررسی هنر ایران» «A survey of Persian Art» است. این کتاب در شانزده جلد و از قرار معلوم جامعترین مرجع و ماخذ دربارهی هنر ایرانی است. پوپ این کتاب را که دارای دویست کلیشه بزرگ و هزار و پانصد عکس سیاه و سفید و سیصد و پنجاه نقشه و هشتاد فصل است به کمک شصت و پنج نفر از اشخاص زبر دست و متخصص در مدت هشت سال فراهم آورده و در سال 1317 به چاپ رسانیده است.
همسر پوپ، پروفسور آکرمن در مراحل تحقیق و جمعآوری آثار پوپ همکاری نزدیکی با او داشت و در تمامی مراحل زندگی با او همراه بود.
از دیگر آثار پوپ میتوان به کتابهای زیر اشاره کرد:
1. معماری ایران: در این کتاب، تصاویری از هنر ایران مربوط به نخستین تمدنها تا دورهی صفویان دیده میشود.
2. شاهکارهای هنر ایران: در این کتاب، هنر ایران پیش از تاریخ در زمینه صنایعی چون: ساخت اشیای سفالی، مفرغی، نقرهای و فلزی، گچبری، نقاشی، سنگ تراشی، منبت کاری، کتابسازی، جلدسازی، تذهیب و قالیبافی همراه با ارائه تصاویر، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
3. سفالگری ابتدایی ایران: در این کتاب، تصاویری از هنر سفالگری دیده میشود.
4. آشنایی با مینیاتورهای ایران: این کتاب، حاوی تصاویر جالب و جذابی از سبکها و دورههای مختلف مینیاتوری در ایران است.
5. سیر و صور نقاشی ایران: این کتاب، مصور به نقاشیهای ایرانی است.
6. معماری ایران، پیروزی شکل و رنگ: این کتاب، حاوی تصاویر و توضیحاتی در مورد معماری ایران از تخت جمشید تا اواخر دورهی صفویه میباشد.
7. هنر ایران در گذشته و آینده: در این کتاب، متن سخنرانی مبسوط دکتر پوپ همراه با توضیحات کوتاهی از زندگی و مرگ وی، به چاپ رسیده است. (15 خرداد، تابستان 1390: 112 و 113)
پوپ در اواخر فروردین 1304 ش به تهران آمد و در جلسهای در تالار بزرگ خانهی سردار اسعد بختیاری وزیر پست و تلگراف وقت، در حضور رضاشاه دربارهی هنر ایران سخنرانی مهیجی ایراد کرد. پروفسور پوپ معلم هنرهای شرق نزدیک در دانشگاه شیکاگو بود و همواره به ایران و سوابق تاریخی و هنر ایران عشق میورزید و تا واپسین روزهای زندگانی خود در بازشناسانیدن هنر و فرهنگ ایران تلاش میکرد.» (بحرالعلومی، 1355: 421)
«او در سال 1305 در نیویورک در موزه فیلادلفیا با کمک و حمایت صاحبان آثار قدیمی، اولین کنگره بینالمللی هنر و باستانشناسی ایران را ترتیب داد. چون کارش با موفقیت چشمگیری همراه بود، کنگرههای دیگری نیز در سال 1309 در لندن، در سال 1314 در شوروی و باز در نیویورک در سال 1339 برگزار کرد. آخرین این کنگرهها در سال [1347] در ایران بود که در آن حدود 70 ایرانشناس از 20 کشور شرکت کرده بودند.» (اشراق، 2010: 105)
در تاریخ 14 مهر 1344ش مطابق با ششم اکتبر 1965 پروفسور پوپ به آقای دکتر صدیق نایب رئیس هیئت موسسین انجمن آثار ملی نامهای درباری علل آرزومندیش به این امر که در ایران و در شهر اصفهان به خاک سپرده شود از وارن، ایالت کنتیکوت، ایالات متحده آمریکا ارسال کرد.
«در سال 1345ش موسسه آسیایی که پروفسور پوپ مدتها پیش برای پژوهش و تدریس فرهنگ آسیا به ویژه ایران در نیویورک تاسیس کرده بود به تصویب دولت به شیراز منتقل و وابسته به دانشگاه پهلوی شد و پروفسور و [همکار و همسرش فیلیس آکرمن] در آنجا مشغول خدمت شدند.» (صدیق، 1353: 367)
به هنگام تشکیل پنجمین کنگرهی بینالمللی هنر و باستانشناسی ایران در تهران و اصفهان و شیراز در فروردین 1347 پروفسور پوپ که ریاست کنگره پنجم را به عهده داشت در اصفهان از باغ شهرداری و زمینی که انتخاب شده بود دیدن کرد و مراتب امتنان خود را شفاها و کتبا ابراز داشت. مهندس فروغی نقشه آرامگاه را طبق تمایل پروفسور پوپ به اسلوب معماری قرن پنجم هجری تهیه نمود که مورد تحسین او واقع شد.» (صدیق، 1353: 366-367)
«پروفسور پوپ روز هشتم شهریور 1348ش دنیا را بدرود گفت و [پیکر او] به اصفهان حمل و در محل تعیین شده در باغ شهرداری با احترامات شایسته به خاک سپرده شد.» (بحرالعلومی، 1356: 152)
«در تاریخ هجدهم اسفند 1348 ش از طرف انجمن آثار ملی مبلغ سیصد هزار ریال به عنوان آقای مهندس باقر آیتاللهزاده شیرازی نماینده سازمان ملی حفاظت آثار باستانی اصفهان حواله گردید تا ساختمان آرامگاه را آغاز نماید و در اوایل فروردین 1349ش مهندس شیرازی به اطلاع انجمن رسانید که نقشهبرداری از محل و طرح سکوسازی و تعیین موقعیت بنا صورت گرفته و ساختمان بنا آغاز خواهد شد. پس از تهیه مقدمات و نقشههای لازم در تاریخ 18 اردیبهشت 1349ش عملیات ساختمان آرامگاه برمبنای نقشه تهیه شده بوسیله آقای مهندس فروغی و نظارت دفتر فنی سازمان ملی حفاظت آثار باستانی اصفهان و آقای معارفی معمار آغاز گردید و تا مرداد ماه 1349 اسکلت اصلی به اتمام رسید. در آبان ماه همان سال اطلاع داده شد که ساختمان بنا تا زیرگنبد سنگی آن پایان یافته و در مورد سنگهای گنبد به علت موجود نبودن سنگهای یکپارچه آقای مهندس فروغی دستور دادهاند که گنبدهای سنگی به صورت چهارپارچه ساخته شود، سنگها از نوع سنگ گرانیت اصفهان انتخاب گردیده و به زودی به نصب آنها اقدام خواهد شد. با مبالغی که بعدا از طرف انجمن آثار ملی حواله شد از سال 1349ش تا سال 1351 ش آرامگاه ساخته شد و در و اواسط سال 1351 کاشیکاریهای داخلی، نصب سنگ قبرها و تنظیم فضای اطراف آرامگاه و تزئینات دیگر به پایان رسید.» (بحرالعلومی، 1355: 427-428)
فیلیس آکرمن همسر پروفسور پوپ نیز روز سهشنبه پنجم بهمن 1355ش در سن 86 سالگی در شیراز درگذشت و [پیکرش] در کنار همسرش پروفسور پوپ [درکنار زاینده رود] به خاک سپرده شد.

در رسای پروفسور پوپ و به تأثیر از نامه و درخواست پوپ راجع به ساخت آرامگاهش در ایران و درکنار زایندهرود استاد جلالالدین همائی شعری سرود که به خط نستعلیق در حاشیهی گنبد نقش بسته است.
ساختمان کوچک و متقارن آرامگاه، بنا به خواسته پروفسور پوپ، تحت تاثیر ویژگیهای معماری ایرانی قرن پنجم طراحی و ساخته شده است. معماری آرامگاه پوپ، شباهت بسیاری با گور امیراسماعیل سامانی (295ق) دارد. قرارگیری بر روی سکویی سنگی، حجم مکعبی و مشابهت گنبدها در مقایسه این دو بنا قابل ملاحظهاند. بخصوص این تشابه در کاربرد نقش آجر همراه با کاشی دیده میشود. این شیوه در دوره سامانی و سلجوقی رواج بسیار یافت.
محمد کریم پیرنیا این شیوه معماری را رازی نام نهاده است. در این شیوه ساخت گنبد و تاق بر خلاف دورههای قبل تنوع یافت و استفاده از آجر پیشبر و گرهسازی معقلی و گچبری در تزیین ساختمان کاربردی وسیع یافت. (معماریان، 1380: 162- 170)
از بناهایی که به این شیوه ساخته شدند میتوان از گنبد سرخ مراغه (527-564 ق) و گنبد کبود مراغه (593 ق) نام برد. (معماریان، 1380: 203)
اکنون پروفسور پوپ و همسرش پروفسور آکرمن در آرامگاه کوچکی با وسعت حدود بیست مترمربع در کنار زاینده رود آرمیدهاند. این بنا با همهی کوچکی از آن معنی و عاطفهی عظیمی با رهگذران، بازدیدکنندگان و تاریخ سخن میگوید که در دل خود نهفته دارد.
نگاه به میراث و عملکرد پوپ و وجود آرامگاهش، طی شش دههی گذشته فراز و نشیبهایی را به خود دیده است. برخی به او اتهاماتی وارده کردهاند مبنی بر این که اشیاء عتیقه ایران سر از موزههای آمریکایی در آورده است و برخی دیگر از او به خاطر خدماتش به ایران بیچون و چرا قدردانی کردهاند. واقعیت هرچه باشد او تصمیم گرفت که به خاطر علاقهی عمیقی که به ایران داشت، اواخر عمر را در این سرزمین به سر برد و جایگاه ابدی خود را در این کشور و در کنار زاینده رود آرزو کند. آرزویی که تحقق یافت.
منابع و مراجع:
کتابهای فارسی:
– اشراق، عبدالحمید (2010)، «زیرسایه فرهنگ» ، البرز، پاریس
– بحرالعلومی، حسین (1355) ،»کارنامه انجمن آثار ملی از آغاز تا 2535 شاهنشاهی، 1355-1301 هجری خورشیدی»، چاپخانه میهن، تهران
– بحرالعلومی، حسین (1356)، مقالهی «ایرانشناسی که به ایران عشق میورزید و بزرگترین آرزویش این بود که در ایران به خاک سپرده شود»، در نشریۀ دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، سال چهارم، بهار و تابستان 1356، شمارهی پیاپی 97و 98، صص» 143-153
– صدیق، عیسی (1353)، «یادگارعمر، خاطراتی از سرگذشت دکتر عیسی صدیق استاد ممتاز دانشگاه»، جلد سوم، وزارت فرهنگ و هنر، تهران.
– معماریان، غلامحسین (1380)، «سبک شناسی معماری ایرانی، محمد کریم پیرنیا»، پژوهنده- معمار، تهران.
نشریات:
– روزنامۀ اطلاعات، 1 اسفند 1355، شمارۀ 15243.
– 15 خرداد، دورۀ سوّم، سال 8، شمارۀ 28، تابستان 1390.ش