گـالـریا دالِـس
معماری از اسامدابلیـواِم و اُمنیپلَـن
متن از دیـویـد دیـلِـن
دالِس، تگزاس، ایالات متّـحد، 2005
Galleria Dallas
Architecture by SMWM and Omniplan
Text by David Dillon
Dallas, Texas, USA, 2005
اسامدابلیـواِم و اُمنیپلَـن اسطورهی کهنسال یک فروشگاه را بازنویسی میکند و با استفاده از مصالح مدرن و فضاهای کمحجم به آن زندگی دوبارهای میبخشد. گالریای دالِس در سال 1982 به موازات یک اتوبان عوارضیِ بینِ ایالتی تأسیس شد، مکانی که میتوان آن را نمونهای کاملاً مناسب به حساب آورد. برای 20 سال این مرکز خرید (مال) برای صاحب آن جرالد هایْـنـز (Hines) یک ماشین پولسازی بود ــ یک شهرک اقماری با هُتل، برج های اداری، سالنهای نمایش و یک مرکز خرید با پیست اسکیت، مجموعهی غذاخوری، پیست پیادهروی و دیگر امکانات اداری مدرن و بهروز. این مرکز خرید منسجمتر و از نظر معماری پیشرفتهتر از همتای هیوستونی خود بود که هاینز در سال 1970 افتتاح کردند (الهامبخش هر دو مرکز خرید ساختمان گالریا در میلان قرن نوزدهم در ایتالیا بوده است.) همچنین مقدّر بود که نزدیکترین مرکز خرید شیک و مجلّل به حومههای مرفّهنشین شمال دالِس، همین گالریا دالِس باشد.
امّا با پیدایش ایدههای جدید در صنعت فروش، مانند مراکز خرید نامحدود با مساحت زیاد موسوم به «پاؤر سِنتِر» (Power Center) و مراکز فروش با امکانات تجاری و مجلّل موسوم به «لایفستایل سِنتِر» (Lifestyle Centers)، و اِعمال بهسازی اساسی در مراکز خرید رقیب، از جمله در یکی از عمدهترین این مراکز خرید، یعنی نورث پارک، گالریا اعتبار خود را از دست داد. فروش اُفت کرد، فروشندگان مارکدار خارج شدند، و کلّ پروژه از مُد افتاد. یواِسبی رییِلتی (USB Realty) بلافاصله مرکز خرید را از هاینز خرید، و برای بازگرداندن آن به رقابت منطقهای فروش یک برنامهی 70 میلیون دلاری بازسازی را به اجرا در آورد.
بـرنـامـه
کَثی سیمون از اسامدابلیـواِم خاطر نشان میکند: «در مقایسه با مراکز خرید جدیدتر در دالِس، این مرکز خریدْ فوقالعـادّه خستـهکننـدهتر به نظـر میرسید.» او کسیست که برای ترقّی و رشـد پروژه مشـارکت با هـارگْـریـوْز اسوسیتز (Hargreaves Associates) و اُمنیپلَن دالِس را پیش کشید. او اضافه میکند: «اینجا جایی بود پر از درختان کهنسال فیکوس، گرانیتهای کسلکنندهای به رنگ صورتی و قهوهای و بدون هیچ درکی از مکان.»
برای توصیف وضعیّت، لفظ «خستهکننده» حتّا برای شروع کار نیز مناسب نیست. سیرکولاسیون ضعیف بود و ترکیب فروشگاهها گیجکننده (بوتیکها و فروشگاههای کودکان در کنار هم)، و هیچگونه فضای عمومی وجود نداشت تا خریداران بتوانند پس از خریدی بیوقفه و خستهکننده در آنجا نفسی تازه کنند. تحقیقات اخیر نشان میدهد که هدفِ بیشتر خریداران از رفتن به مراکز خرید، گردش و جست و جو و تماشای خودنمایی رهگذران است تا سر زدن به یک فروشگاه بخصوص یا خرید یک کالای ویژه. امّا گالریا به جز محوّطهی دور پیست اسکیت مکان دیگری را برای پرسه زدن و ول گشتن نداشت ــ یک پدیدهی اختصاصی گالریا که از شعبهی هیوستون به جای مانده بود ــ در حالی که نقاط کـور و بُنبستهایی را نیز میشد در آنها یافت. تیپْـتن هاؤسرایت (Housewright) از اُمنیپلَـن میگوید: «ما متوجّه آنچه در نورث پارک و دیگر مراکز خرید میگذشت بودیم.» و اضافه میکند: «و احساس میکردیم که برای جذب مستأجران خوشسابقه، باید یک نسخهی فضای سرپوشیده از رودیو درایو (Rodeo Drive) ــ منطقهی خرید مشهوری در بِوِرلی هیلزِ کالیفورنیا ــ به وجود بیاوریم.»
راه حـل
نخستین قدم اساسیِ معماران تبدیل طبقهی همکف به یک خیابان شهری بود. این کار با حذف درختان فیکوس و گلدانها، افزودن سنگفرش و نورپردازی مُدرن، به وجود آوردن میادین کوچک با شاخههای جانبی و نصب مجسّمه در نقاط کلیدی محور 292 متری مرکز خرید انجام شد. اثر انجام این عملیّات تبدیل یک محوّطهی معمولی و بیهویّت به یک گردشگاه خرید شیک با فروشگاههای گرانقیمت و سطح بالا بود. فروشگاههای قیمتـمتوسّط به طبقهی دوّم و فروشگاههای خانوادگی به طبقهی سوّم منتقل شدند. برای بهبودِ سیرکولاسیون عمودی، که در یک مرکز خرید سهطبقه موضوعی سخت و مسألهساز به حساب میآید، معماران پروژه در حیاط مرکـزی به نزدیک پیست اسکیت یک پلّـهبرقی ضربدری شیک و مجلّل نصب کردهاند، که برای بهبود جریان پیرامونی، آن را کوچکتر و از نظر هندسی بیضویتر در نظر گرفتند. دیگر گرههای هندسی طرح نیز به شکل بیضوی برش خوردند، و بالکنها و پیادهروها با شیشههای سبز و اوکالیپتوسهای استرالیایی تزئین گشت تا طرّاحی مجلّلتر و سیّالتر حاصل شود.
گنبدهای شیشهای عظیم گالریا که نسخههای ایستا و نمودارماننـدی از نمونـهای اصیل و خارقالعـادّهی میلانی سازه به حساب میآیند منشأ معضل دیگری شدند. برای حلّ این مشکل، هارگریوز درختان نخل مومیاییشدهای را درون گلدانهای معلّق طبقهی سوّم کاشت، جایی که این درختان به مجسّمههای عمودیای تبدیل شدند که به حفظ پیوستگی فضای وسیع درونی کمک کرده و در عین حال به عنوان بدلهای عجیبی از درختان حذفشدهی طبقات زیرین نیز به کار میآیند. مجسّمههای خمیده و با ساختاری تاخورده و شکسته، اثر هنرمند فرانسوی دَنـیِـل گرافین در فضای بالاسری شناورند و در نور فیلترشده از درون گنبدها به جشن و پایکوبی میپردازند. تعدادی از این احجام بالای فضای بازیِ جدید کودکان آویزانند، یکی دیگر از جاذبههایی که با این هدف طرّاحی شد تا والدین و فرزندانشان را تا فرو افتادن آنها از سقف، به خرید مشغول نگاه دارند.
تفسیر
نوسازی گالریای دالِس بیشتر ظاهریست تا ساختاری. بخش اصلی ساختمان بدون تغییر باقی مانده است، امّا افزودن موادّ اولیّه و نورپردازی جدید و امکانات رفاهی عمومی به تجربهی خریدی آسودهخاطرتر و دقیقتر منجر شده است. اینجا هنوز یک مرکز خرید است، امّا مرکز خریدی که دیگر بر لبـهی پرتـگاه نمیلغزد. فروش بهبود یافته، مستأجران جدید از راه رسیدهاند و حال و هوای کلّی دلنشینتر گشته است. اگر گالریا بیش از آنکه از نو خلق شود، تغییر شکل یافته، امّا دیگر در گسست زمان گرفتار نیست.
نام پروژه: گالریا دالِس
معمار: اسامدابلیـواِم ــ کَـثـی سیمون، افاِیآیاِی، دیزاین پرینسیـپِل، جِنیفِر برادی، دَن چیتِم، اِآیاِی، جَکی لَنگ، لَمبِرتو موریس، دین ناکابایاشی، گـرِگ ناویکوف، مَـثـیـو پیک، تیفانی شارپْف، کَت شِـلدن، پییِترو سیلوا، اِریک ستاتِن، آماندا ؤیلیمز، تیم طرّاحی
معمار اجرایی: اُمنیپلَن
کارفرما: یوبیاِس
مهندسین: تورتنـ توماسِتّی (سـازه)؛ آرخو (مکانیک)
مشاورین: هارگـریـوْز (چشمانداز)؛ تی. کُندُس (نورپردازی)
مدیر ساخت: گروه وولف
ابعاد: 23,225 متر مربّع مفید
هزینه: 35 میلیون دلار (فضای داخلی)؛ 70 میلیون دلار (شامل طرّاحی منظر، طرّاحی، گرافیک، و مبلمان)
تاریخ تکمیل: نوامبر 2005
نقّاشی: بنجامین مور
لمینِیْت/پوششها: کفپوشهای بریگز؛ شرکت جنرال ؤودز اند ونییرز؛ اِلاِسآی؛ ایتیسی؛ ؤینونا؛ پابلو پاردو
ریلینگ: آهنگری ساؤث ؤِست