ساختمان مجمع
ساختمان اداری فرشته، اثر روهام احمدیان، سارا بروجردی و امیر یاری

هاستل روبرو

اثر ساناز خداداد، مهران عارفیان و کیمیا معتمدی

بیانیه‌ی طراحی

دیواری بر دیواری افزوده می‌شود و خطی میان چیزی کشیده می‌شود. حال ما دو چیز هستیم. در دو جا، در دو زمان و باز دیواری بر دیواری، خطی ‎بر خطی. ما در میان مرزها زندگی می‌کنیم. مرزهای خانه‌هایمان، شهرها، کشورها، ذهن‌ها و زمان. مرزها تکثیر می‌شوند. تجسد می‌یابند، خراب می‌شوند و باز هستند. هاستل روبرو در میان مرزها ایستاده است و مرزها را عمیق می‌کند تا راهی میان هر دو سو یا چند سوی مانده اطراف مرز پیدا کند و آدم‌ها را به هم و زمان‌ها را به هم و آدم‌ها و زمان‌ها را به یکدیگر متصل کند.

روبرو شدن با این بنا، تنها روبرو شدن با یک ساختمان قدیمی نیست، روبرو شدن با زمان، شهر، خود و جهان است. یک ابر ارتباطی که معماری را بستری می‌کند برای آنکه میان آدم‌ها در تمام جهان راهی باز کند برای تعامل. در هاستل روبرو مرزها، دریچه‌اند. خود برای تعیّن، نیازمند گفتمان میان معماری و آدمها هستند و خانه خود یک امکان است برای تولید روایتی معاصر. روایت هاستل روبرو، روایت پیشرونده‌ی خانه و آدم‌هائیست که فارغ از مرزها به‌ واسطه‌ی خرده روایت‌هایی که در بنا می‌گذارند به هم متصل می‌شوند. فضا در خود بسط می‌یابد و در خود به عمق می‌رود و ارتباط می‌زاید.

هاســتل روبــرو در روح، کالبــد و جزئیات خـود تلاش می‌کند تا روایتی معاصـر از مفهـوم بنیادیـن ارتبـاط در معمـاری ایرانـی باشد. خـارج از عـرف تقسـیم‌بنـدی‌هـای کاربـری‌مآب ُمـدرن، پاسـخ سـیالی اسـت بـه بسـط کیفیت‌هـای متنـوع در فضـا. مرزهای پویا و جزئیات بنا بستری فراهم می‌کند برای ارتباطی دیگرگون. اتصـال بـه دنیایـی دیگـر، زمانـی دیگـر و فضایـی دیگـر.

روایت جدید هاستل روبرو، روایت آدمهای جهان است که پشت مرزهای زمین و زمان و عقیده راهی را برای ارتباط می‌جورند. یک سنتز جدید از گفتمان میان دو سوی مرز به سمت عمیق شدن مرز. کم رنگ شدنِ مرزها. تقابلی میان مرزهای نور و مرزهای سنگ. هاستل روبرو بیش از آنکه یک اقامتگاه باشد «رزونانس» صداهایی است که فراتر از مرزها را می‌خواند و فرهنگ و هنر را نخ اتصالی قرار داده است میان دو سوی مرزها. یک رویکرد فرهنگی به زیستن موقت در یک شهر و ایستادن در سیطره فرهنگ.

انعطاف و اتصال؛ مرزهای عمیق

ارتباط از مفاهیم بسیط انسانی است. از آنها که بر می‌گردد به جنبه‌‍های ازلی و آغازین وجودی انسان‌ها. معماری در مسیر رشد خود، از ساختمان فراتر می‌رود و به امکانی تبدیل می‌شود برای گسترش کیفیت. معماری ایرانی نمود شاخصی از بسط کیفیت در فضاست. کیفیتی که حاصل مجموعه‌ای از ارتباط‌هاست. ارتباط‌هایی کالبدی و معنایی. هنگامی که از کیفیت ارتباط در کالبد معماری سخن می‌گوییم مرادمان ارتباط حداکثری نیست، بلکه حداکثر ارتباط معناداری است که بنا با یک یا چند کیفیت برقرار می‌کند. کیفیت بسط فضا، کیفیت ارتباط با فضای باز، کیفیت ارتباط با خانه، کیفیت خلوت، اجتماع، و فراتر از آن، کیفیات مفهومی، معنوی و هزاران کیفیت دانسته و نادانسته دیگر. بخشی از ارتباط میان معماری و کیفیت از طریق مرزها رخ می‌دهد. اینجاست که مرزها در معماری به نوعی عالی‌تری از پویایی دست می‌یابند. مرزهای عمیق. که مراد از آن طرف مرز نه آن سوی دیوار، که گاهی در جهانی دیگر، گاهی در مکانی دیگر و گاهی در زمان دیگر است. در اینجاست که مرزها در معماری، عمق می‌یابند و معماری را به سمت بی ‌زمانی می‌برند. بنا خود دریچه‌ای می‌شود به دنیا یا دنیاهای دیگر. بنا را از بند نوستالژی‌های مرسوم رها می‌سازد و زمان و مکان را در بنا جاری می‌سازد. هاستل روبرو در روح، کالبد و جزئیات خود، راوی معاصر مفهوم بنیادین ارتباط در معماری ایرانی است. خارج از عرف تقسیم‌بندی‌های کاربری ماآب مُدرن، پاسخ سیالی است به بسط کیفیت‌های متنوع در فضا. بنا مرزهای صلب خود را به پویایی رسانده است و در جزئیاتش، ارتباطی دیگرگونه را در مقابل مخاطبش می‌گذارد. اتصال به دنیایی دیگر، زمانی دیگر، مکانی دیگر و فضایی دیگر.

 

| هاســـتل |بهسازی، بازسازی، نوسازی و دمیدن روح نو در خانه|

روبرو شدن با بازسازی یک بنای قدیمی، بیش از آنکه بازسازی کالبد خانه باشد، کشف و آشکار کردن لایه‌های مختلف وجودی یک خانه است. قدمت خانه بیش از آنکه سن و سال گذشته بر خانه باشد، انباشت لایه های تاریخی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، شهری و عاطفی مانده در خانه است و بازسازی خانه زدودن زنگار و شفاف کردن همین لایه‌ها در خانه و دمیدن روحی جدید در خانه است. روحی که از دل بر هم نگاشت همین لایه‌ها می‌بایست بیرون بیاید و خانه‌ی امروزی را نه در شروع و نه پایان یک مسیر که در میانه‌ی یک مسیر در طول زمان قرار دهد. کار معماری گاهی خوانا کردن مسیر گذشته و پیش روست.

|بهسازی وضع موجود|

بنای قدیمی، حاصل سال‌ها جرح و تعدیل آدم‌ها، برای مناسب‌سازی بنا با سبک زندگی است. حاصل همزیستی مداوم انسان و معماری در سیطره‌ی فرهنگ. از همین سبب بخش بزرگی از کار احیای این خانه در حوزه‌ی بهسازی صورت پذیرفت بگونه‌ای که جدا از مرمت آسیب‌های ناشی از گذشت زمان بر خانه، بسیاری از مصالح آسیب دیده در روند بازسازی و یا قسمت‌هایی از مصالح باقی مانده از ساختمان با چینشی مجدد، دوباره استفاده گردید. نمای ساختمان به عنوان چهره ساختمان به شهر به‌سازی شده و قسمت‌های آسیب دیده‌ی آن مورد مرمت قرار گرفت. بخش دیگری از بهسازی به کار رفته روند بازطراحی، باز استفاده از مصالح و مبلمان‌های باقی مانده از ساختمان قدیمی بود. در جای‌ها و جایگاه‌های مختلف قاب‌هایی از گذشته خانه به یادگار نگاه داشته شده است، خواه  کنجی از کاغذ دیوارهای اتاق، خواه کلید و پریز‌ها قدیمی مانده و خواه کاشی و سرامیک‌هایی که با چینش مجدد در ساختار جدید معاصر شده اند و حیات جدیدی را آغاز نمونده‌اند.

|بازسازی|

تبدیل یک خانه، به یک هاستل، نیازمند ملاحظاتی است که این ملاحظات بیشتر خود را در افزایش فضاهای خدماتی و اجتماعی مجموعه نشان می‌دهد. برای همین منظور متناسب با ظرفیت بنا و نیاز بهره‌برداران نهایی کار، فضاهای خدماتی و اجتماعی مورد نیاز هاستل در طبقات اضافه گردید.

بخش دیگر تأثیرگذار در بازسازی این خانه، ایجاد ارتباط هدفمند میان فضاهای مختلف این مجموعه برای بهره‌برداری هر چه بیشتر و متنوع‌تر از مجموعه بوده است. این بخش از کار که متأثر از کانسپت کلی معماری بود، بخشی از جدارههای جداکننده را تحت تأثیر خود قرار داده است.

 

|الحاق|

یکی دیگر از بخشهای شکل‌گیری هاستل روبرو الحاق بخشی فرهنگی به کل مجموعه بود که فضایی را برای ایجاد یک رویداد مداوم در این فضای ایجاد می‌کند و در پویایی این مجموعه نقش بسزایی دارد. برای این منظور، ساختمان ضلع جنوبی که از نظر نیارشی دارای آسیب‌های بیشتری بود انتخاب و در عین حفظ و مقاوم‌سازی بخشی از ساختمان که محل کار و انبار شمرده می‌شد، با رعایت اصول مرمتی، بخشی به این مجموعه اضافه گردیده است که در عین کمک به ساختار سازه‌ای ساختمان به جای مانده، پاسخگوی بخشی از نیازهای چند منظوره مجموعه نیز باشد. همچنین این بنا دارای یک زیرزمین (آب انبار) قدیمی بود که با ایجاد دسترسی به واسطه یک گودال باغچه در مقابلش، از این فضا نیز به عنوان یکی از فضاهای اقامتی احیا شده و به چرخه استفاده و بهره‌برداری بازگشت.

مرکز رویداد روبرو | هاستلی با رویکرد فرهنگی | مرکز تجربه، تولید و اشاعه

مرکز رویداد در این پروژه بخشی از تأثیری است که جریان فرهنگی غالب در پروژه در کالبد خود را متظاهر کرده است.  هدف از ایجاد این مرکز  نه یک تماشاخانه که  ایجاد بستر و امکانی است چند منظوره برای تولید و اشاعه آثار هنری و فرهنگی. بسیاری از مهمانان این هاستل بنا به پیشنیه این گروه، از هنرمندان کشورهای مختلف می‌باشند که این فضا این امکان را ایجاد می کند تا این افراد علاوه بر تجربه زیست در فضا،  به تولید نیز بپردازند  و گفتمان فرهنگی میان خود و هاستل را واقعی تر کنند. این ساختمان قدیمی در ضلع جنوبی که پیشتر محل کار و طبابت مالک خانه محسوب می شده است و مدت ها متروک مانده بود، با مقاوم سازی بخشی از ساختمان موجود و الحاق بخشی جدید  به عنوان این مرکزی چند منظوره برای رویداد جانی دوباره یافته است.

کیفیت خلوت، کیفیت اجتماع؛ بسط کیفیت حضـــور

کیفیت خلوت و کیفیت اجتماع بخش جداناشدنی معماری بخصوص در سنت معماری ایران است. این کیفیت نه یک ساماندهی فضایی، بلکه ایجاد شرایط برای ظهور خلوت و اجتماع در فضاست. در هاستل روبرو، تلاش شده است تا این کیفیت با ایجاد شرایطی متناسب با محیط فراهم شود.و حتی بُعد اجتماعی فضاهای خصوصی مانند روشویی ها از بعد خصوصی آن منفک شود و محلی گردد برای ایجاد یک ارتباط. کاربریهای خدماتی مانند لاندری و راهرو ها به بخشی از فضای اجتماعی مبدل گردد و در مقابل آن، گوشه‌ها و کنج دوباره معنا و مفهوم خلوت را تداعی کند.  جایی که بتوان در عین حضور در کنار دیگران  خلوتی برای خود داشت.

کتاب سال معماری معاصر ایران، 1399
____________________________
عملکرد: اقامتی

_______________________________________

نام پروژه-عملکرد: پروژه‌ی هاستل روبرو، تهران، هاستل
معماران اصلی: ساناز خداداد، مهران عارفیان / تیم طراحی: ساناز خداداد، مهران عارفیان، کیمیا معتمدی، میثم خاوری
مدیر اجرایی: کیمیا معتمدی / تیم اجرایی: کیمیا معتمدی، میثم خاوری، بابک عباسی / سیستم سازه: دیوار باربر
تاسیسات پیش از بازسازی: کولر آبی و بخاری گازی / تاسیسات پس از بازسازی: سیستم داکت اسپلیت
مشاور سازه و تاسیسات: شرکت فانتوس / گرافیک و گرافیک محیطی: میثم خاوری / کارفرما: مهمانپذیر (هاستل) روبرو، مارال محمدی و کیمیا معتمدی / آدرس پروژه: میدان بهارستان، ابتدای خیابان صفی علیشاه، بن‌بست مولا، پلاک 3 / مساحت زمین-زیربنا: 298 مترمربع-303 مترمربع-3 طبقه روی زمین و 1 طبقه زیرزمین / تاریخ شروع و پایان ساخت: 1399-1398
عکاسان: ساناز خداداد، خشایار رحیمی / وبسایت: rooberoohostel.com
ایمیل: Hostel@rooberoomansion.com ،Mehrsan.designstudio@gmail.com
اینستاگرام: Rooberoohostel ،@Mehrsan.designstudio@

Rooberoo Hostel, Sanaz Khodadad, Mehran Arefian, Kimia Motamedi

Project Name: Rooberoo Hostel, Tehran \ Function: Hostel
Lead Architects: Sanaz Khodadad, Mehran Arefian
Design team: Sanaz Khodadad, Mehran Arefian, Kimia Motamedi, Meisam khavari
Construction Manager: Kimia Motamedi
Construction Team: Kimia Motamedi, Meisam Khavari, Babak Abasi
Structure, Electrical and Mechanical: Fantoos Co
Graphic & Environmental Graphic Design: Meisam Khavari
Client: Maral Mohamadi, Kimia Motamedi \ Location: Safi Ali Shah Street, Baharestan Sq \ Total Land Area-Area of Condtruction: 298 Sq.m- 303 Sq.m
Date: 2019- 2020 \ Photogrephers: Sanaz Khodadad, Khashayar Rahimi
Website: rooberoohostel.com
E-mail: Hostel@rooberoomansion.com, Mehrsan.designstudio@gmail.com
Instagram: @Rooberoohostel, @Mehrsan.designstudio

Rooberoo Hostel
Facing the reconstruction and rehabilitation of an old building is more a matter of discovering and revealing the various layers of its existence than of reconstructing the body of the house. The antiquity of the house is more than the age, the accumulation of historical, social, cultural, political, urban and emotional layers left in the house and the reconstruction of the house is removing rust from these layers and blowing a new spirit in it. The spirit that places today’s house neither at the beginning nor at the end of a path that is in the middle of its path through time. The hostel project is part of the process of revealing the layers in a house and a possibility to produce a contemporary narration.
RoobeRoo hostel in its spirit, body and details endeavor to be a platform for producing a narration of the fundamental concept of communication and boundaries in architecture. Beyond the modern method of division, it is a fluid response to the extension of various qualities in space and the possibility to spread quality. The quality of space extension, the quality of communication with the open space, the quality of physical and conceptual communication with the house, the quality of privacy, association, and beyond. In Rooberoo hostel the borders are the hatches. They are opportunities to be a connection. To determine themselves, they need a dialogue between architecture and people, and the house is not a rigid response to people’s needs. It is a possibility in itself. The hostel is a platform more than a building. A platform in which people connect with the house and with each other through continuous sub-narratives in the house and become part of generative dialogue between people, house, time and culture.
In fact, the Rooberoo hostel’s narration is the progressive narration of the house and the people who are making the borders as an opportunity to communicate. The hostel is more of a cultural approach to the temporary living and short-term experience of a city than a residence. The aim of this hostel is, above all, to seek a way to bridge the gap between cultural and geographical boundaries. A space for residence, experience, production and presentation.

قبل از بازسازی

مدارک فنی