ساختمان آموزشی‌ـ‌کارگاهی مؤسسه‌ی آموزش عالی پیام، اثر مهدی علیرضایی و سمیه ابراهیمی
طرح بیمارستان چشم نیایش، اثر عبدالرضا ذکایی

مرکز تجارت ساختمان گیلان، اثر نظام‌الدین عنبری روزبهانی

معماری به عنوان یکی از مهم‌ترین زیرسیستم های محیطی، همواره در یک ارتباط دو سویه با آن قرار دارد؛ بدین معنی که ساختار فرمال و فضایی معماری از یک ‌سو، متأثر از زمینه و بستر شکل گیری خود بوده و از سوی دیگر بر آن تأثیرگذار است. شناخت این تأثیر و تأثر، خصوصاً در بافت‌های در حال توسعه‌ی شهر (همانند سایت این پروژه) از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد، زیرا که حفظ، تداوم و ارتقای کیفیات معماری بومی هر منطقه ای، ضمن در نظر گرفتن ملاحظات زمانی، در گروی درک این مسئله می‌باشد. در پروژه‌ی مرکز تجارت ساختمان گیلان، بنا به عنوان یک نماد بومیِ دارای عملکرد، ماتریسی از برنامه و اتفاقات را پیشنهاد می نماید که از سازماندهی غیر‌خطی توده (پُر) و متخلخل فضا (خالی) حاصل گردیده، بنابراین ساختار فرمال و فضایی آن به گونه ای شکل گرفته است که علاوه بر تأمین برنامه‌ی فیزیکی درخواستی، تشخص فرمی داشته و تجربه‌ی فضایی متفاوتی را برای مخاطبین خود فراهم آورد. به‌طور‌کلی ایده های طراحی این پروژه در سه مقیاس قابل تقسیم است: مقیاس محلی (که در اینجا از آن به ایده در سطح شهر یاد شده است)، مقیاس سایت پروژه (که منظور از آن، نحوه ی‌ تصمیم گیری در خصوص کلیات فرمی و روابط کلان فضایی است) و مقیاس ساختمان (که به فضاهای داخلی، سیرکولاسیون، چیدمان و مفصل بندی فضاها می پردازد). در ادامه به بررسی ایده‌های طراحی پرداخته شده است:
• نفوذ شهر در معماری بنا؛ معماری به مثابه خلیج شهری: با هدف ایجاد ارتباط هر‌چه بیشتر پروژه با بدنه‌ی شهری و مردم، لکه های اولیه به گونه ای طراحی گردید که نفوذ شهر در پروژه را ممکن سازد. به عبارت دیگر، سازماندهی فرمال و فضایی پروژه (هم در سطح و هم در ارتفاع) به نحوی انجام شده است که امکان حضور مخاطبین را افزایش داده و علاوه بر عملکردهای تعریف شده‌ی متداول آن، به ارائه‌ی خدمات شهریِ کنترل شده (بسته) و یا باز، بپردازد. به این ترتیب، با افزایش حضور مردم در پروژه، ساختمان، خود را از مقیاس معماری به مقیاس محلی و یا حتی منطقه ای می‌رساند.
• فرم بومیِ معاصر؛ مرکز تجاری به مثابه نمادِ شهری: ایده های طراحی ساختار فرمال و کالبدی پروژه، با هدف ایجاد یک اثر معماری شاخص و در‌عین‌حال مأنوس، به نحوی پردازش شده است که فرم و کالبد نهاییِ حاصله، به عنوان یک نشانه‌ی شهری بر ذهن مخاطبین تأثیرگذار باشد. این فرم از تحلیل ساختار کالبدی غالب در معماری بومی شمال ایران، متناسب با هندسه‌ی سایت و برنامه‌ی پروژه حاصل شده  که از طریق تکنیک سطوح ممتد در یک کلیت کالبدی، پدیدار شده است و کمک می کند تا بنای مطروحه، از یک ساختمان عملکردگرای صرف به یک منظر شهری بدل گردد.
• سطح به مثابه حجم؛ ساختمان به مثابه پلازا، معماری زمین سار: پروژه‌ی پیشنهادی از درونِ زمین آغاز می شود و تا ارتفاع معینی رشد می کند و به این ترتیب، خود را به بخشی از سایت بدل می کند، به شکلی که علاوه بر تأمین زیربنای مورد نیاز، مجدداً به اندازه‌ی مساحت سایت، فضای روبازِ قابل استفاده خواهیم داشت. این درحالی است که با اختصاص دادن بخش وسیعی از پوسته‌ی بیرونی بنا به فضای عمومی، بازی با سطوح و ایجاد مسیر پیاده‌ی ممتد، علاوه بر تقویت ایده‌ی مطروحه، درجه ای از انعطاف فضایی پدید می آید که از طریق آن، فضاها، دسترسی ها و پرسپکتیوهای مختلفی از ساختمان برای استفاده‌ی مخاطبین فراهم می گردد.
• استراتژی‌های پایداری: با توجه به اقلیم منطقه، امکان تهویه‌ی دوطرفه (کوران)، مهاجرت‌های روزانه میان فضاهای باز و بسته و امتداد پوسته های سبز بر سطوح مختلف ساختمان، به عنوان مهم‌ترین استراتژی‌های غیرفعال در تأمین پایداری محیطی مد نظر قرار گرفتند. در این راستا، ساختمانی کم‌عرض با بازشوهای متعدد، بام‌های سبز پیوسته و تخلخل‌های کالبدی در دستور کار طراحی این پروژه قرار گرفته است.

معماری معاصر ایران : تجاری            

_________________________________________    

نام پروژه: مرکز تجارت ساختمان گیلان
طراح: نظام‌الدین عنبری روزبهانی
همکاران طراحی: سامان سماواتی، جیران دبیر، فرنوش سماواتی، پرستو اسکندری، مریم ایلداری
شرکت طراحی: دفتر معماری روزبهانی و همکاران (RA2)
محل پروژه: گیلان، رشت
مساحت زیر‌بنا: 16.000 متر‌مربع
تاریخ اجرا: 1394
پست الکترونیک: nezam.roozbahani@gmail.com

منتشر شده در : جمعه, 25 ژانویه, 2019دسته بندی: تجاری تفریحی, کانسپتبرچسب‌ها: , ,