مرمت خانهی تاریخی رضا قلینژاد
خانهی تاریخی رضا قلینژاد
بررسی اصول علمی مرمت و حفاظت در راستای قوانین و منشورهای بینالمللی
مرمت:
براساس مادهی 9 منشور ونیز: مرمت عبارت از روندی است که باید ویژگی استثنایی خود را حفظ کند. هدف مرمت عبارت است از نگهداشت و بیش جلوهدادن ارزشهای شکلی و تاریخی یک اثر و این براساس احترام به ماهیت کهن و احترام به مستندات اصیل و معتبر پایهریزی میشود. مرمت باید در آن موقعی متوقف شود که این فرضیه آغاز میشود: در سطح بازسازیای که، به استناد مقرون به صلاح بودن در شرایطی ویژه صورت میگیرد، هر گونه کار معطوف به تکمیل بنا، که بنابر دلایل زیبایی شناختی و فنی الزامی دانسته میشود، باید، از طریق طراحی معماری متمایز و مشخص شود و باید علامتی از دوران ما را دربرگیرد. مرمت همیشه بعد از انجام بررسیهای باستانشناختی و تاریخی یک اثر و با بهرهوری از آنها در طول کار صورت خواهد پذیرفت (فلامکی 1391, 306). یوکیلتو مرمت را اینگونه تعریف کرده است: در واقع مرمت به عملیات تخصصی که مرکب از به رسمیت شناختن منبع میراثی، خود ویژگی، شخصیت و اهمیتش به هدف انتقال آن به آیندگان اطلاق میشود (یوکیلتو 1387, 348). بند دوم قطعنامهی آتن انجام یک مرمت، در پی فرسودگیها یا تخریبهایی را الزامی میداند که اثر تاریخی و هنری گذشته مورد احترام قرار گیرد بدون اینکه سبک مربوط به هر یک از دورههای تاریخی آن مخدوش شود. کنفرانس توصیه میکند که، تا آنجا که میسر باشد، بناهای تاریخی یا یادمانها کارا شوند، امری که استمرار زندگانی آن را تعیین میکند؛ مشروط بر اینکه سرنوشت مدونی که برای آنها در نظر گرفته شده است به گونهای باشد که به ویژگی تاریخی و هنری اثر احترام گذارده شود (فلامکی 1391, 300).
مادهی 5 منشور ونیز عنوان میکند: حفاظت از یادمانها همیشه به دلیل استفاده از کاربریهای مفید آنها برای جامعه مورد حمایت قرار گرفته است: سرنوشت کاربردیای چنین، همیشه مورد آرزوست اما نباید بر چگونگیهای توزیعی مکانهای تشکیلدهنده و بر سیمای کالبدی یا ریخت عمومی بنا خدشه وارد کند؛ بنابراین متناسب سازههایی که با ادعای پاسخگویی به نیازهای جدید به آداب و سنتها صورت میگیرند، میبایست در محدودههایی چنان که گفته شد دیده شوند (فلامکی 1391, 305). استحکامبخشی و توانبخشی از جمله اقدامات مرمتی است که میتواند توسط آن شاهد افزایش امنیت، قدرت و استحکام فضا، مجموعه و یا بنا بود، و از طریق تزریق فعالیت جدید در فضا سبب تجدید حیات گردد (حبیبی و مقصودی 1384, 19).
همچنین براساس مادهی 10 منشور ونیز، هنگامی که فنون سنتی نامناسب بودن خود را بنمایانند، استحکام بخشیدن به یک بنای تاریخی میتواند از طریق کمک گرفتن از تمامی مدرنترین وسایل ساختاری و مرمتی تضمین شود؛ کارایی و مؤثر بودن وسایل پیشگفته میبایست قبلا با دادههای علمی نشان داده شوند و نیز تجربه، این خواستهها را تضمین کند (فلامکی 1391, 307).
در مادهی 13 منشور ونیز، بخشهای الحاقی به بناهای کهن مورد پذیرش واقع نمیشوند مگر آنکه به تمامی بخشهای ارزشمند و جذاب ساختمان احترام گذارده باشند؛ و همچنین با حفظ حرمت مجتمع ساختمانی کهن به محیط سنتی آن و به پیوندهای آن با محیط اطرافاش (فلامکی 1391, 307). و در مادهی 12 آن، گفته شده است، عناصری که برای تعویض با بخشهای مفقود شده در نظر گرفته میشوند باید به شکلی برخوردار از هماهنگی با مجموعه باشند و در هر حال باید نسبت به بخشها و عناصر اصلی متمایز باشند؛ به این قصد که مرمت اثر، آنرا به شکلی کاذب در نیاورد و هم موجودیت زیباییشناختی و هم موجودیت تاریخی بنا، مورد احترام قرار گیرند (فلامکی 1391, 307).
براساس مادهی 16 منشور ونیز، کارهای حفاظت، مرمت و کاوش باستانشناختی همیشه باید با فعالیتهای اسنادی دقیق همراه باشند و نیز همراه با گزارشهای تحلیلی و انتقادیای که به وسیلهی ترسیمها و عکسهایی کامل میشوند. تمامی مراحل کارهای آزادسازی، استحکامبخشیدن به بنا، ترکیب دوباره و ادغام بخشهای متفاوت، همانند عناصر فنی و صوریای که در طول جریان کارها تشخیص هویت شدهاند، در گزارشها ملحوظ میگردند. مجموعه کارهای مربوط به مستندسازی در بایگانیهای همگانی سپرده میشود و در اختیار پژوهشگران و بررسیکنندگان قرار خواهد گرفت (فلامکی 1391, 309). و همچنین در مادهی 8 عنوان شده است که، عناصری مانند مجسمهها، نقاشیها یا تزئیناتی که بخش مکمل یک بنای تاریخی به شمار میآیند نمیتوانند از پیکرهی آن جدا شوند، مگر اینکه، تنها شیوهی مناسب در تضمین حفاظت و مرمت آنها دانسته شود (فلامکی 1391, 306).
بازسازی
ساختمانها و بناهای تاریخی، سازههایی هستند که به سبب سبک خاص معماری، ماندگاری و قدمت قابل توجه و یا وقوع وقایع خاص تاریخی، اجتماعی، سیاسی یا فرهنگی، بسیار ارزشمند تلقی میشوند و در حقیقت همین ارزشهاست که ما را به سمت حفاظت از آنها سوق میدهد. اساسا حفاظت در تعریف کلی شامل کنشهایی است که برای پیشگیری از فرسایش انجام میگیرد و همچنین در خلال این هدف دربردارنده مدیریت تغییرات و عرضه اثر به گونهایست که پیامهای آن بدون تحریف قابل فهم باشد.
آنچه همیشه بنای تاریخی را تهدید میکند عدم حفاظت درست است که گاها بنای تاریخی با خطر متروکه شدن یا تخریب مواجه میسازد که مرمتگران را با این پرسش درگیر میکند که آیا بازسازی اقدامی مجاز است؟! یا در بازسازی بخشی از بنای تخریب شده چه اصولی باید رعایت گردد، در این میان در منشورها و از نگاه متفکران و نظریهپردازان مرمت، رویکردهای متفاوتی به بازسازی بخش تخریب شده وجود دارد که نگارنده در این بخش به طور مختصر به این موارد اشاره میکند.
در ابتدا به منظور شناخت بازسازی معنی کلمه را در لغتنامه بررسی میکنیم. باز به معنی (دوباره و یا همان) و سازی به معنای ساختن و ترکیب آن دو کلمه، یعنی ساختن به همان حالت و عملکرد اولیه. در بازسازی ساختمانها و بناهای تاریخی سعی بر آن است مرمتگران در حد کمال امانتداری نموده و عمل بازسازی را انجام دهند. در بازسازی ممکن است دخل و تصرفات جزئی در مصرف نوع مصالح مصرفی انجام گیرد. همچنین در فرایند بازسازی به دلیل وارد شدن خسارات و یا تخریب بسیار و یا کم ممکن است نتوان از نظر فیزیکی بنا به اصل بنا رسید زیرا دست یافتن به آن نیاز به شناخت مسائل مختلف همچون جامعهشناسی، مردمشناسی، شیوهی زندگی، کار روزمره و فرهنگ جاری در محیط در زمان ساخت اثر دارد که بدون مطالعه و بررسی این موارد بازسازی مفهومی ندارد.
در میان نظریهپردازان مرمت، ویوله لودوک فرانسوی به عنوان یکی از فعالترین مرمتکنندگان آثار تاریخی در جهان شناخته شده است. وی در کار مرمت به سبکشناسی یعنی یافتن روح و خصوصیات اثر هنری معتقد بود. از نظر وی در انجام هرگونه کار مرمتی، مرمتکننده باید خود را در نقش سازندهی اصلی تصور کرده و با توجه به سبک و امکانات فنی دوره اثر آنرا تکمیل نماید. همچنین در صورت تخریب بخشی از بنا به هر علت و یا ناقص ماندن بخشی از آن در زمان ساخت، مرمت کننده باید بنا را به صورت اصلی و آنچه میبایست باشد تکمیل نماید.
جان راسکین را باید بدون هیچ شک و تردیدی یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین منتقدین و صاحب نظران در حوزهی مرمت قرن نوزدهم دانست. اعتقاد راسکین بر این است که هر پدیدهای در جهان برخوردار از دوران تولد، نوجوانی، جوانی، میانسالی، کهنسالی، پیری و مرگ است که امری است طبیعی و غیر قابل انکار. مرمت نیز امری آیینی و بطئی است که باید به آرامی و در طول عمر اثر صورت پذیرد تا ورود به دوران کهنسالی را به تعویق بیاندازد. در صورتی که بنا یا بافتی به دوران کهنسالی یا پیری رسیده باشد باید اجازه داد تا به آرامی آخرین نفسهایش را بکشد. راسکین معتقد بود بناهای یادوارهای گذشته، تنها متعلق به نسل حاضر نیستند، بلکه به گذشتگان و آیندگان نیز تعلق دارند. بنابراین نسل حاضر باید به گونهای در بناهای یادوارهای گذشته دخالت کنند که در صورت نامطلوب بودن آن، آیندگان بتوانند آنرا با شرایط زمانی خود تطبیق دهند. هر نسل دربارهی سهم خود، حق اظهار نظر دارد. بر مبنای این نظریات چنین نتیجهگیری میشود که راسکین مخالف هرگونه دخالتی در بناهای تاریخی بوده است.
لوکا بلترامی یکی از پایهگذاران تفکر مرمتی است. نظریات او را شاید بتوان ترکیبی از نظریات راسکین و لودوک دانست. بازگشت به گذشته و برگرداندن شکل بنا به صورت اولیهاش هدفی است که میتوان لودوک را در کنار آن گذارد. روش مرمتی پیشنهاد شده از سوی بلترامی تحت نام «مرمت تاریخی» روشی است که به استناد مدارک و شواهد تاریخی، به منظور برگشت دادن شکل بنا به صورت اولیهی آن، خواه بعد از خراب شدن و فرو ریختن بناها در اثر جنگ یا زلزله، خواه پس از گذشت زمان و تاثیرهای ناشی از فرسودگی بنا یا بافت، مبدا بررسی و شرط اتخاذ هر تصمیم به شمار میآید و شکلگیری مجدد بنا نیز، دقیقا با پیروی از نقشههای بدست آمده، یعنی برابر با شکل و ترکیب اولیهی بنا خواهد بود.
کامیلو بوییتو به عنوان شخصیتی فرهنگی و اجتماعی است که در نوشتههایش علاقهی فراوانی به بناهای کهن به منزلهی یک سند تاریخی دیده میشود و حیات بخشیدن روح دوباره دادن و باز گرداندن فعالیت به بنای تاریخی هستهی اصلی سخن اوست. گنگره 1931 آتن دربارهی مرمت، منعکس کنندهی بسیاری از افکار بوییتو است. از مهمترین نظریههای وی میتوان به فرق گذاشتن بین سبک قدیم و (موجود و بکار رفته در بنا) و سبک تازهای که در لحظهی باززندهسازی یک بنا بکار میرود. فرق گذاشتن بین مصالح ساختمانی جدید ومصالح ساختمانی که در گذشته بکار میرود. بکار نبردن کنجها، زاویهها و سطوح تزیینی در بخشهای تازه سازه-بناهای موضوع مرمت اشاره نمود.
جوانونی معتقد بود که میتوانیم در کنار معماری باستانی، ساختمانی بسازیم و یا قسمتی از یک ساختمان که ویران و نابود شده است، تکمیل کنیم، منتهی باید سبک و استایل آن بنای باستانی را اخذ کرده و بعد آن را به صورت هر چه سادهتر، خلاصه کنیم. بنا باید از تزئینات عاری باشد و تمام اجزای آن به نحو شماتیک و خلاصه باشد. ما باید یک بنای نوتر یعنی خنثی و بیتفاوت بسازیم.
شناخت اندیشههای چزاره برندی در زمینهی مرمت به عنوان یکی از مهمترین نظریهپردازان تئوری حفاظت مدرن بسیار اهمیت دارد. وی مرمت را به عنوان وحدت بخشيدن و تمامي ديدن اثر هنري ميبيند و ميگويد: دخالت مرمتي بايستي قابل برگشت هم باشد. در موارد زير عقايد ايشان خلاصه ميشود:
1.اثبات و شناسايي يك اثر هنري توسط يك بحث انتقادی
2.دوبارهسازی و دوختودوز قسمت كسر اثر هنری
3.دخالت به عنوان مرمت روی مادهی اثر هنری انجام میشود چه جهت نجات اثر هنری و چه به عنوان خود جسم اثر هنری.
در دومين كنگرهی بينالمللی معماران و كاردانان فنی يادمانهای تاريخی كه از تاريخ بيست و پنجم تا سي و يكم ماه مه سال 1964 در ونيز گرد هم آمدند منشور ونیز به تصویب رسید در مادهی 12 این منشور آمده، اجزای جايگزين جديد كه به جای بخشهای مفقود بكار میروند بايد به صورتی هماهنگ با كل بنا ادغام شوند، و درعين حال از بخشهای اصلی قابل تشخيص باشند به صورتی كه انجام مرمت، مستندات هنری يا تاريخی را مخدوش يا تحريف نكرده باشد. همچنین در مادهی 13 این منشور بیان شده است که افزودن بخشهای جديد به بنا نبايد مجاز شمرده شود، مگر در موارد استثنايی و تا حدی كه بخشهای گيرای بنا، جايگاه قرارگيری سنتی آن، توازن موجود در تركيب آن و رابطهی بنا با محيط اطرافش را بیمقدار نكند.
معماری معاصر ایران: مرمت بافتهای تاریخی
_______________________________________
نام پروژه-عملکرد: مرمت و احیای خانهی رضا قلینژاد، مجموعه تاریخی-فرهنگی
معمار و مجری: علی نیکسرشت / سرمایهگذار، بهرهبردار و همکار طراحی: هادی یمینی
طراح مرمت: صدف نامور / طراح داخلی: سعیده احمدی، ناهید حیدری / سازه: استحکامبخشی، چوب و آجر
تاسیسات: اسپلیت (سرمایش و گرمایش) / آدرس پروژه: گرگان، خیابان امام خمینی، آفتاب دهم، ضلع غربی امامزاده نور، بنبست سجاد علوی، مجموعهی تاریخی-فرهنگی سرای خان / مساحت کل-زیربنا: 667 مترمربع، 355 مترمربع
تاریخ شروع و پایان ساخت: 1398-1397 / عکاس و مستندساز: محمدرضا اکبری / اینستاگرام: Art-Nikseresht@
RezaQoliNejad Historical House Renovation, Ali Nikseresht, Hadi Yamini
Project Name: RezaQoliNejad Historical House Renovation \ Function: Boutique Hotel And Restaurant \ Lead Architect: Ali Nikseresht \ Design Team: Hadi Yamini
Investor: Hadi Yamini
Interio Design: Saeedeh Ahmadi, Nahid Ahmadi
Area Of Construction: 355 sqm \ Total Land Area: 667 sqm
Location: Gorgan, Mazandaran
Date: 2018- 2019 \ Photographer: M.reza Akbari
Instagram: art_nikseresht
the house of a Reza Gholinejad is one of the dozens of old houses in the hostorical area of Gorgan; The suitable house belongs to the Qajar period on the southwest side of Imamzadeh Noor, which is also provided from the south-southeast to a set of existing laws and calendars. This house is located in Sarcheshmeh neighborhood of Gorgan, which is one of the most valuable and important places in the city for its historical and cultural tranquility. This historical building includes two entrances on its south and east sides. The main building opens to the central courtyard and the stalls are built to the side. There is a central courtyard around the room, some of which was built during the Qajar period.
One of the unique features of Reza Qolinejad or Sarai Khan’s house is that this building is one of the few old buildings in Gorgan that has a basement. Basement was often used as a cool place to escape heat and humidity on summer days, as well as a place to store food. Materials such as clay, wood and pottery were used to build this building, and the roof of the building, like other houses in this area, was gabled and made of pottery.
Sarai Khan Historical-Cultural Complex (current form of Reza Gholinejad House)
The main entrance of the house is located in a dead end and next to Imamzadeh Noor. When you enter the house, the first thing that catches your eye is the narrow corridor with a platform to the left. There are mirrors on the left wall that show the beauty of this part of the house. By passing this part, you will enter the first part of the yard.
Layout of the first yard
A small, turquoise-colored pond, well, and a beautifully constructed drainage bucket are located in the middle of the courtyard. Around this space, a two-story building can be seen with a terrace all around the second floor, which is called talar in the local language, wooden doors with glass and lattice decorations on the second floor and a clay roof. The rooms in this section are in fact guesthouses that can be booked in advance, thus providing privacy for people who come here.
The small inner courtyard of Sarai Khan
Passing through this section, you will enter a smaller courtyard that is structurally similar to the entrance courtyard, a small pond, wooden doors with stained glass and a small platform with wooden railings. After passing this part, we enter the most beautiful part of Sarai Khan and a large courtyard appears in front of the viewers. The large space of the main courtyard has made it possible to place a large number of tables and chairs at a convenient distance from each other, on the left, there is a wooden room with beautiful carved sections that is the place to prepare food