طرح ابریشم اثر مهندسین مشاور تجیر
طرح ابریشم
چهارراه دكتر بهشتــي تبريــز
طراحي شهري این پروژه با چنين فرضي شروع شده؛ شهر مجموعهاي است از مكانها كه پيوندشان مجموعه شهر را ميسازند. زماني اين مكانها به تنهايي اهميتي خاص مييابند و زماني ارتباط بين آنها برجسته ميشود.
– اين مكانها با توجه به اينكه داراي چه كيفيتي باشند، واجد انرژي خاصي هستند. انرژي اين نقاط بر هم اثر گذار بوده و كيفيت جديدي كه فراتر از مجموع آن انرژيها است را فراهم ميآورد.
– پيوند بين اين مكانها، به عنوان ارتباط شهري، حامل انرژي شهر هستند. بنابراين هر نقطه شهر و يا تودهاي از نقاط شهري، نیروی خود را درون اين خطوط ارتباطي جاري میسازند.
– در شهرسازي باروك اروپاي قرن 18 و 19 ، ارتباط بين مكانهاي مهم به صورت خيابان و بلوار مطرح شد و بر اين فرضيه هندسي مبتني بود كه كوتاهترين فاصله بين دو نقطه خطي است راست. اين فرضیه نگرش سادهلوحانهاي را در مسائل شهرسازي بر جاي گذاشت.
– نیروی درونی مكانها ميتواند به طرق مختلف به اطراف خود جاري شود، كه تصور جاري شدن به صورت خطي مستقيم در يك خيابان، از اوليهترين آنها است.
– مشاهده مكانهاي پرانرژي و كمانرژي شهر هنگام شب، از پنجره هواپيماي در حال فرود قابل تشخيص است. در آن هنگام توده چراغهاي شهر كه كمنور و پرنور، متراكم و پراكنده، نقطهاي و خطي، متمركز و خوشهاي هستند، واقعيت شهر را نشان ميدهند.
– بخشي از انرژي شهر نيز نه در نقاط مشخص و يا خطوط معين، بلكه در اعماق شهر نهفته است و تا حدودي ناپيدا مانند انرژي نهفته در تاريخ و يا انرژي خفته در لايههاي زيرين خاك شهر.
فضاي جديدي كه به شهر اضافه ميشود، نیروی خود را از راههاي زير تأمين ميكند :
– از عملي كه انجام ميدهد و عملكردي كه دارد.
– از شكل خاصي كه به خود ميگيرد.
– از ارتباطي كه با محيط و مردم برقرار ميكند.
– از ارتباطي كه با انرژيهاي نهاني و خفته در خاك شهر دارد.
هنگامي كه در تبريز قدم ميزديم، چهارراه بهشتي را يكي از مكانهائي يافتيم كه واجد نيرو و قدرت نهفته خاصي است. اين نكته را از مطالعه نقشه شهر و يا مطالعه تاريخ شهر به دست نياورديم. بلكه از مشاهده، تعمق، تأمل، مكث و گردش در آن مكان خاص به اين نتيجه رسیده¬ایم.
مراحل طراحـــــي
شروع اول :
شهرداري تبريز مجموعهاي شهري را در چهارراه بهشتي، حدفاصل بين خيابانهاي لك و بيدزار پیش¬بینی كرده بود كه حدود 500 متر طول و به طور متوسط 120 متر عرض داشت. ميگفتند طرحي به اين منظور تهيه شده كه كل اين محوطه، غير از ميدان به صورت ساختمانهاي چند طبقه متراكم تجاري و خدماتي درآيد.
– با آگاهي از مطلب فوق در محوطه راه رفتيم و در قهوهخانهاي چاي خورديم و با مردم صحبت كرديم و حال و هواي محيط را حس كرديم.
– اولين اقدام اين بود كه پيشفرض اوليه طرح را كه مجموعهاي از بناهاي متراكم بود، به كلي رد كنيم و به شش هكتار زمين مزبور، به صورت صفحهاي خالي، بدون هيچ بنايي بنگريم.
– چنانچه گفته شد انرژي موجود در محيط، كم كم خود را نمايان ساخت.
شروع دوم :
شش هكتار زمين همچون بوم سفيد نقاشي، بوم عظيمي كه بر روي زمين گسترده است، در انتظار اولين اقدام بود.
– ميگفتند، خيابان بازار كهنه كه از كنار مسجد كبود ميگذرد همان مسير جاده ابريشم است، مطالعات نيز تا حدودي آن را اثبات كرد.
– بنابراين نیرویی كه جاده ابريشم داشته و دارد، و حاصل پيوند ارتباطات فرامرزي بين مردم از دورترين نقاط روي زمين بوده و هست، سير انديشه ما را به مسير ابريشم كشاند.
– راه ابريشم، در سر راه خود به فضاهاي گوناگون ميرسيد و از كنار آنها ميگذشت، از آنها ميگرفت و ادامه ميداد و در كوچههاي شهر پخش ميشد.
– بدين ترتيب اولين قدم، قرار دادن ميدان ابريشم، سر راه جاده بود. قدم بعدي يافتن مسيرهايي بود كه از اين ميدان منشعب ميشدند، مسيرهايي كه خود حامل نيرو باشند. اين مسيرها را به صورت بازار درآورديم كه هركدام از دكانها همانند نقاط خاص در كنارش قرار گرفتهاند.
– در انتهاي زمين بناي بلندي طراحي كرديم كه به خاطر حجم خود حضوري خاص در مقابل ميدان داشته باشد.
شروع سوم :
مجموعهاي كه گفته شد، مسكوني؛ تجاري و بناي بلند، همانند ياختهاي زنده شروع به رشد در اطراف ميدان كرد، كه بخشي از ميدان را تشكيل داد و بخش مابقی، دنباله ميدان را.
– اين ياخته در رشد ارگانيك خود با جدارههاي پاره شده شهر برخورد كرد، از آنها تأثير گرفت و بر آنها اثر گذاشت.
– همجواري مجموعه جديد با بناهاي پاره شده، از حساسترين بخشهاي پروژه بود. در اين نقاط لبة موجود با لبة جديد برخورد ميكرد. تأثيرات متقابل اين دو، لبه بيروني را ساخت.
بحث كلـي :
معمولاً انتظار اين است كه پروژههاي طراحي شهري از اين قبيل، پس از بررسيها و مطالعات تاريخي، اقتصادي، اجتماعي، اقليمي و غيره انجام پذيرد. ما فكر ميكنيم كليه مطالعات فوق كه در مجلدات قطور ميگنجد، در نهايت به طرح نميانجامد. طراحي حرف و حديث ديگري طلبیده و ساز ديگري مينوازد.
به عبارت ديگر نمی¬توان صرفاً از مطالعات پيرامون به درون طرح راه يافت. بدين ترتيب حركت ما از درون طرح به سوي پيرامون آن شروع شد و كمكم با پيرامون طرح تماس و اصطكاك حاصل گرديد. ميتوان گفت كه فكر اوليه به صورتي خام شروع به رشد كرد و در مراحل بعد نيروهاي پيراموني بر آن اثرگذار شدند و شكل نهائي آن را ساختند. توده بيشكل اوليه در همجواري با شرايط موجود، شكل گرفت و ياخته اوليه با بافت تخريب شده پيوند خورد.
نمازخانه كريمخان كه در مركز مجموعه قرار داشت و به عهد صفوي بر ميگردد، نمازخانهاي است شبستاني و كوچك با فضاي داخلي جذاب. ميدان را در جوار اين نمازخانه قرار داديم به طوري كه در كنار هم موجوديت يكديگر را تكميل كنند. زمين ميدان را گود كرديم كه از محيط پيرامونش متمايز باشد.
همچنین در جدار این مجموعه ، خانۀ شیخ محمد خیابانی، از مردان سیاسی شهر در گذشته قرار دارد که به صورت موزه درآمده و در پیوند با مجموعه ابریشم خواهد بود. یکی از ایستگاه¬های مترو نیز به داخل حیاط اصلی باز شده و به رونق و پویایی آن خواهد افزود.
معماری معاصر ایران : فرهنگی، هنری، مذهبی، ورزشی
______________________________________________
نام پروژه: طرح ابریشم
اثر: علیاکبر صارمی، جواد بنکدار
کارفرما: شرکت عمران و مسکنسازان منطقه شمالغرب
مشاور: مهندسین مشاور تجیر
وبسایت:
تلفن:
21-66702288
فکس:
21-66717345
مدارک فنی