نورپردازی بینقص (بخش پنجم)
راه حلهای الهامبخش برای هر اتاق
نوشتهی سالی سْتوری / عکسها از لوک ؤایت / ترجمهی اشکان جیهوری
(Perfect Lighting (Part V
Inspiring Solutions for Every Room
Sally Storey

نورپردازی دکوراتیف
نورهای دکوراتیف گزینههایی صرفاً شخصی و زیباییشناسانهاند که میتوانند بخشی از نور عمومی یا نورپردازی مولّدِ حسّ و حال را در یک اتاق شکلدهند و یا بهسادگی افهای دکوراتیف را به فضا بیافزایند. گزینههای متعدّدی متناسب با انواع سبکهای طرّاحی داخلی، در این شیوهی نورپردازیْ در دسترس قرار دارد.
چلچراغها
با رواج مجدّدِ دکوراسیون و اُلگوهای پیچیده در طرّاحی داخلی پس از مینیمالیسم شدیداً تقلیلیافتهی دههی 1990 میلادی، چلچراغْ بازگشت دوبارهی خود به عرصهی مُدِ روز را جشن گرفته است. طرحهایی فوقالعادّه، هم به سبْکِ سنّتی و هم به روشهای امروزی، وجود دارند که در آنها کریستالهای تراشخورده که بیشترین برق و درخشش را تولید میکنند، و نیز آویزهای شیشهای صیقلخورده، لنزها و رشتههایی که به نظر میرسد از درون میدرخشند، به کار رفته است. در اَشکال و اندازههای متفاوت، از مارپیچهای شگفتانگیز و آبشارهای نمایشی تا مُدلهای شـاخهدار و چندلایهی ساده، اگر هدف افزودن افهی نوری دکوراتیف به درون یک اتاق و ایجاد تمرکز آنی و در لحظه باشد، چلچراغها مطمئنترین ابزارند.
بهطور سنّتی، محلِّ قرارگیری چلچراغها در مرکز فضای مورد نظر بوده و آنها اغلب، تنها منبعِ نور درون یک اتاق به شمار میرفتند؛ امّا امروزه در بیشتر مواقع به عنوان یکی از عناصرِ اُلگوی نورپردازی که از چندین افهی نوریِ متفاوت تشکیل شده است، به حساب میآید. برای مثال، چلچراغها همچنان میتوانند به عنوان یک عنصر مرکزی بر فراز یک میزِ ناهارخوری یا در سرسرایی با سقفِ مرتفعْ اثرگذار باشند؛ تخیّل خود را تنها به این محدود نکنید ــ اگر چلچراغ را در موقعیّتهای غیر منتظره به کار ببرید افهی حاصل میتواند هیجانانگیز و غافلگیرکننده باشد، مانند آویختن آن بالای وان حمّام و یا گوشهی یک اتاق به عنوان نورِ اصلی و مسلّط. چلچراغها را حتّا میتوان در دو سمت تختخواب و به عنوان جایگزین چراغخواب نیز به کار گرفت، که بویژه در فضاهای محدود میتواند راه حلِّ مؤثّری به شمار آید.
زمانی که تصمیم میگیرید در یک اتاقْ از چلچراغ استفاده کنید، در ذهن داشته باشید که چنین ابزار دکوراتیف بزرگمقیاسی هیجانی مضاعف نیز میآفرینند. چلچراغی که نسبت به فضای مورد استفاده خیلی کوچک باشد، تنها باعث شرمندگی خواهد بود و اثری که باید را حاصل نخواهد آورد.
لوسترها
در گذشته، منابع نورپردازیِ یک اتاق غالباً تنها به یک لوستر مرکزی محدود میشد، امّا امروزه کاملاً به اثبات رسیده است که کیفیّت نور حاصل از یک منبعِ تنها ناکافیست و حاصل آن در نور عمومیْ تخت و نچسب خواهد بود. علاوه بر این، نورِ حاصل از یک منبع مرکزی باعث خیرهشدن چشم میشود و هر آنچه را که نور بر آن نتابد در تاریکی رها خواهد ساخت. پس میتوان نتیجه گرفت که از یک منبع نور، کار زیادی بر میآید.
بهندرت میتوان لوستر مُدرنی را یافت که تنها منبع درون یک اتاق باشد و این دست منابع نوری در اَشکال و قالبهای متنوّع و از جنسِ فلزّ، چوب، پلاستیک، کاغذ و یا پارچه در دسترساند. یک لوسترِ ثابتْ شباهت بسیاری به یک چلچراغ دارد که تنها نقش توزیعکنندهی نور در آرایش افههای نوری یک اتاق را بر عُهده ندارد، بلکه در عین حال در تعیین حسّ و حال فضای داخلی نیز نقش مهمّی ایفا میکند، یعنی بخشی از دکوراسیون فضا و بهبود دهندهی منظرهی اتاق است. اغلب، اگر نورپردازیِ فکرشدهی مشابهی در هر نوع طرّاحی داخلی قابل اجرا باشد، این گزینهی نورپردازی دکوراتیف است که تناسب حال و هوا را برقرار میسازد. برای مثال، نور عمومی به هر روشی که درون یک اتاق فراهم شود، افزودن یک لوستر مُدرن در قیاس با یک چلچراغ کریستال سنّتیْ حال و هوای کاملاً متفاوتی را بهوجود خواهد آورد. استفاده از یک لوستر وضعیّتی را بهوجود میآورَد که اغلب تصوّر میشود همهی نیازها برآورده شده است، در حالی که این راه حلهای معمارانه یا مخفی هستند که نور عمومی را پدید میآورد.
اگر چه یک لوستر این توانایی دارد که عملاً بدل به شاهکار دکوراسیون یک اتاق شود، امّا امروزه استفاده از آن محدود به این شیوه نیست. لوستر را میتوان بهشکل هیجانانگیزی در گوشهای آویخت یا آن را در ارتفاع پایین و بالای یک میز یا جزیرهی آشپزخانه، به عنوان نورپردازی موردی آویزان کرد. همچنین میتوان لوسترها را به همراه منبع نور خود در ارتفاع پایین و همسطح چراغ رومیزی، جایگزین چراغخوابهای سنّتی یا چراغهای دیواری کرد، که در این صورت فضای مناسبی بر روی میزِ کنارِ تختْ خالی میشود.
نکتهی کلیدی در هر نورپردازی دکوراتیف دانستن نوع منبع نور در مرحلهی برنامهریزی است. اگر منبع نورْ بدون پوشش باشد، باید از نظر شدّتْ متغیّر باشد تا مانع درخشش اضافی شده و ادوات آن حواس ناظر را پرت نکند (این نکتهی مهم را به خاطر داشته باشید که چشمْ همواره به سمتِ درخشانترین نقطه کشیده میشود.) در هر حال، یک منبع نورگیردار به تغییر شدّت نور کمتری نیاز خواهد داشت. تعدادی از لوسترهای جالب و قابل توجّه بر اساسِ بازی نور منتشره از درون موادّ سازندهی نورگیرِ آنها به وجود آمدهاند. اگر نورگیر تیره باشد، نور را تقریباً به طور کامل به سمت بالا یا پایین هدایت میکند، امّا اگر جنس به کار رفته در نورگیرْ هادیِ نور باشد، مثل نورگیری از جنس کاغذ پوستی، اُلگوی بافتِ منسوج مورد استفاده را نمایان کرده و یا نور خروجی نرم و لطیفی پدید میآورد. اگر بیش از یک نورِ دکوراتیف در یک فضا مورد استفاده قرار گیرد، بخصوص اگر یکی از منابع بدون پوشش باشد و دیگری دارای نورگیر، باید هر یک را بر مداری جداگانه سیمکشی نمود و هر یک را جداگانه تحت کنترل داشت. نور حاصل از یک چلچراغ شیشهای یا منبعی با کلاهکِ نورگیر که نیاز به تغییر شدّت نور دارد، در قیاس با لوسترِ نورگیرداری که انتشار نوری مشابه چراغ رومیزی دارد، کاملاً متفاوت خواهد بود.
چراغـهای دیواریِ
چراغـهای دیواریِ سنّتیْ با لامپهای در معرض دید، به شکل شمعدانهایی هستند که افهی حاصل از آنها را میتوان با افزودن نورگیر تلطیف نمود. میتوان از چراغهای دیواری برای قابگرفتنِ یک ورودی بهعنوان چراغخواب در مکانهایی که فضایی محدود دارند و جایی برای چراغ رومیزی وجود ندارد، استفاده کرد. به منظور تأمین نور تکمیلی ملایم برای طبقات و سطوح سراسر یک کتابخانه و بدون نورپردازی مستقیم، میتوان چراغ دیواری را بر روی کتابخانه نصب کرد. چراغهای دیواری را میتوان روش دیگری برای خلق مناطق نورانی به عنوان بخشی از لایهگذاری افههای نوری در اُلگوی کلّی نورپردازی، به حساب آورْد. (نک. به همین شماره ص. 67) چراغهای دیواری دکوراتیف میتوانند جایگزین چراغهای پایهآزاد شوند و محلِّ نصب آنها باید همارتفاع خطِّ دید انسان ــ 65/1 تا 75/1 متر بالاتر از کف ــ باشد، که این ارتفاع با توجّه به ارتفاع سقف از کف میتواند متفاوت باشد. در حالی که نورهای بالاتاب و پایینتاب را باید در ارتفاعی مشابه نصب نمود، ارتفاع یک منبع صرفاًً بالاتابِ دیواری باید بالاتر از خطِّ دید چشم یا به طور معمول 95/1 الی 10/2 متر بالاتر از کف باشد.
«نورهای دیواری معمولاً کاربردی دکوراتیف دارند، بنابراین درون فضای داخلی موقعیّت بصری مهمّی مییابد و بایستی به تناسبِ فضای داخلی انتخاب شوند.»
چراغهــای پایــه آزاد
نوعی دوشاخهدار (plug-in) از چراغهای دیواری وجود دارد که اغلب و بویژه در جایی که به کار تولید تودههای نور در محلِّ مورد استفادهی خود میآیند، به عنوان یک مشخّصهی اصلی در اتاقهای نشیمن شناخته میشوند. در بیشتر اتاقهای نشیمن، نور پسزمینهی عمومی، حاصل چراغهای پایهآزاد است، که اغلب به شکل چراغ رومیزی در دو طرف یک کاناپه یا بر روی میز عسلی به کار گرفته میشوند.
جذّابیّت و محاسن منابع نور دکوراتیف رواج چشمگیری یافته و در نتیجه طیف متنوّعی از پایهچراغها، مانندِ شیشه، سرامیک، فلزّ، چوب، چرم و تقریباً از هر مادّهی اوّلیّهای در دسترس قرار گرفتهاند. امروزه بیشترین پیشرفت و توسعه در حوزهی چراغهای پایهآزاد و کفی حاصل شده است، که پیش از این اشیائی از مُد افتاده به حساب میآمدند و تنها در طرحهای داخلی سنّتی میشد نشانی از آنها یافت. از تعداد زیادی طرحهای جدید و جذّابی که مورد استفاده قرار گرفتهاند ــ برخی از طرحهای متعلّق به دورههای خاصِّ هُنری مانند آردِکو الهام گرفتهاند، در حالی که مابقی مخلوق ذهن هنرمندان معاصرند که پایهچراغهای تندیسگون خارقالعادّهای ساختهاند. تعدادی از طرحهای به سبک قدیمی، مانند چراغهای پُرابّهت فلاس آرکو (Flos Arco) که یک تاق قوسیِ وسیع و فوقالعادّه را در بر میگیرد، در طرّاحی داخلی مُدرن نوزایشی را تجربه کردهاند. نتیجه این بوده است که چراغهای استاندارد برای هر خانهی مُدرنْ الحاقیّهای جذّاب به حساب میآیند و دستورالعمل بهکارگیری آنها بر اساس قوانینِ خود آنها شکل میگیرد.
مانند آنچه دربارهی لوسترها (چراغهای معلّق) و چراغهای دیواری آمد، برای تعیین افه و کیفیّتِ نورِ حاصل از چراغهای پایهآزاد، گزینش نورگیر مناسب، که به شکل معناداری به جنس، رنگ و شکلِ نورگیر بستگی دارد، از اهمیّت فوقالعادّهای برخوردار است. نورگیری به رنگ کِرِم یا از جنس کاغذ پوستی، تابشی لطیف و گرم بهوجود میآورَد، در حالی که نورگیر دیگری به رنگ آبی یا سبز نوری بسیار سردتر حاصل آورده که اغلب هماهنگی کمتری با فضای داخلی، و در رنگمایهی غالبْ جلوهی کمتری دارد. آستردادن نورگیر با طلا یا نقره نیز اثر مشابهی بر نور دارد ــ نور انعکاسیافته از نورگیر طلایی جلوهی گرمتری دارد و نورگیر نقرهای انعکاسی سردتر به بار میآورَد. نورگیر ساخته شده از موادّ جامد یا صُلب که نیمهشفّاف نیستند، نور را عبور نمیدهد، امّا در عوضْ نور را به سوی بالا و پایین هدایت کرده و افهای تند و تیزتر و ناخوشآیند تولید میکند.
لایهگــذاری
یک اُلگوی مناسب و منعطف نورپردازی از انواع مختلفِ منابعِ نورْ تشکیل شده است که هر یک توانایی تولید افههای نوری متعدّدی را دارند. اینها به شیوههای متفاوت و با نورهایی که به لحاظِ شدّتْ سطوح مختلفی دارند و بر اساس تغییر نیازها و نور طبیعی، با یکدیگر ترکیب میشوند.
شاید استفاده از اصطلاح «لایهگذاری» در ارتباط با نورپردازی، نامعمول به نظر برسد، امّا، به همان شیوهای که یک طرّاح داخلی برای دستیابی به اُلگوی نهایی خودْ رنگ، بافت و سطوح پرداختشده را با یکدیگر در میآمیزد، یک طرّاح نورپردازی نیز با ترکیبی از افههای متعدّد نورپردازی وَر میرود، و هر یک را برای برآوردنِ نیازی معقول یا خلق اثر بصریِ ویژه و بازی متفاوتی با نور و سایه برمیگزیند.
لایهگذاری مناسب از چندین افهی نوری متفاوت تشکیل شده، که هر یک معرِّف موقعیّت و سطح متفاوتیست. برای مثال، اگر یکی از سطوح نوریِ اتاق را یک لوستر اشغال کرده باشد، سعی کنید یک نور بالاتاب یا یک منبع کفشویِ کمولتاژ و یک منبع سطح متوسّط که میتواند یک چراغ دیواری، یک کتابخانهی نورپردازیشده و یا یک تصویر نورپردازیشده باشد را به فضا وارد کنید. اطمینان حاصل کنید که هر یک از این انواع منابع نور به طور مستقل قابل کنترل باشند، چرا که با تغییر شدّتِ این منابع نور میتوان بهراحتی به حال و هوایی متفاوت دست یافت.
دانستن چگونگی لایهبندیِ نور و شناخت افههایی که در کنار هم خوب کار کنند، برای نورپردازی مناسبْ نکتهای کلیدی به حساب میآید. یک اُلگوی نورپردازی موفّق و منعطف به ترکیب متوازن افههای نوری وابسته است؛ چنانکه در بخشهای قبلِ «نورپردازی بینقص» شرح داده شد. بدونِ توجّه به مُدرن یا سنّتیبودنِ فضای داخلی، برای حصولِ بهترین نتایج، ایدهی اوّلیهی لایهگذاریِ افهها و خلق حوزههای نوری در یک اتاق از اهمیّت برخوردار است و به هر سبکی که اجرا شود، همین قوانین بر آنها مترتّب خواهد بود.