طرح برنده ی جایزه ی سوم مسابقه ی شار
دفتر معماری دیگر (کد 6100)
علیرضا تغابنی، حمید عباسلو، شهابالدین رمضانی، روحالله رسولی

تیم طراحی: علیرضا تغابنی، حمید عباسلو، شهابالدین رمضانی، روحالله رسولی
همکاران پروژه: سمانه مظفر، مجید جهانگیری، یگانه قزللو، نوید غفاری
تیم ارائه: سعید فهیمی پور، افشین خدابندهلو
مشاور منظر: بابک مستوفی صدری
ایدههای طراحی
استراتژی طراحی در این پروژه حفظ درختان به همراه ایجاد حداکثر تنوع دید در واحدهای مسکونی بود، بدین شکل که کل ساختمان را حجمی یکپارچه در نظر گرفته و در نواحی درختان از این حجم کسر شد، گویی درختان باعث خوردگی حجم سفید شدهاند. نواحی خوردهشده که پر از خللوفرج، تراسها، پنجرهها و نورگیرها هستند، از جنس چوب و دیوارههای صلب بیرونی، بتونی و به رنگ سفید خواهند بود.
نحوهی کسر شدن از حجم اصلی به گونه ای است که در دل هر واحد عقبنشینیهایی به وجود آورده و در نتیجهی این عقب نشینیها، دیدهای متنوعتری در جهتهای گوناگون برای هر واحد فراهم شده است. مزیت این مسأله به دلیل دیدهای جذابی که از طبقهی 6 به بالا در سمت شمال و از طبقهی 4 به بالا در سمت جنوب، در اختیار ساکنین قرار میدهد، بسیار حائز اهمیت میشود. این طرح به حفظ درختان و در نهایت تنها به جابهجایی پنج درخت اکتفا کرده است.
وجود دیوارهی صلب سازهای در پیرامون زمین باعث بهبود عملکرد سازهای، سبک تر شدن سازه و کوچک شدن ابعاد ستونهای داخلی شده است.
ساختمان در هر طبقه از 4 واحد تشکیل شده و دارای دو دستگاه راه پله و آسانسور میباشد که به وسیلهی راهرویی به یکدیگر ارتباط دارند. دو طبقهی بالایی نیز به 3 واحد دوبلکس اختصاص یافته است. یک حیاطِ جمعی بزرگ در طبقهی یازدهم برای استفادهی همهی واحدها در نظر گرفته شده است.
در مجموع تعداد 218 پارکینگ در زیرزمین تأمین شده و فضاهایی مانند سالن سینمای سه بعدی، سالن اسکواش و استخر نیز برای این ساختمان طراحی شده است.
فضای همکف به شکلی طراحی شده که گویی جریان پیاده از میان جزیرههایی عبور کنند و از خیابان به فضای حیاط اصلی برسند.در حقیقت، فضای همکف پر از فضاهای نیمهباز مسقف یا غیر مسقفی است که با انبوه درختان پوشیده شده و گیاهان آویخته از تراسهای طبقات بالا فضای جذاب و لذت بخشی همچون کوچهباغهای قدیمی را ایجاد میکنند. در این فضا لابیها، نگهبانیها و سالن جلسات برای استفادهی ساکنین تدارک دیده شده است.
دوگانگی درون و بیرون و تضاد بین فضای تکه تکه/پوسته پوستهی چوبی داخل حجم (که پُر چینوشکن است و به دلیل ارتباط با درختان، تناسبات عمودی به خود گرفته) با دیوارهای یک تکهی سفید عمودی باعث ایجاد شخصیت بصری قوی در این پروژه شده است. ساختمان، هم در مقیاس محلهای (ساکنان و هممحلهایها) و هم در مقیاس شهری (از دید شهروندان و از دور) با مخاطبان ارتباط برقرار میکند.
در قسمتهای چوبی از گیاهی آویخته استفاده خواهد شد. گیاهی که در دستهبندی پیچکها (Climbers) جای میگیرد و به نام «عشقه» معروف است، با توجه به میزان نور آفتاب و دورهی گلدهی، برای این پروژه مناسب است. عشقه (Hedera Helix) گیاهی همیشه سبز است که در سایه نیز رشد میکند.
نظرات هیئت داوران دربارهی طرح 6100:
نیکبخت دربارهی این طرح که شایستهی راهیابی به مرحلهی دوم داوری شناخته شد، اظهار داشت: «در این طرح، ساختمان اقبال چندانی به اشراف به منظره، نشان نداده و بیشتر سعی کرده خودش را ببندد و با پنجرههای باریک و شکافهای محدود شده؛ درحالی که انتظار میرود در چنین منطقهای و با چنین منظرهای، سالن پذیرایی با یک چشم انداز دلباز به البرز طراحی شود. البته طرح زیبایی ست اما از آنجایی که بخشهای مهمی از دیوارها را بسته، نشیمن را تاریک کرده است. کسی که خانهای در یک برج 12 طبقه در کامرانیه میخرد، دلش میخواهد از پنجرهاش البرز را ببیند.»
بذر افکن: « در بسیاری از پروژهها از ایدهی خرد شدن نما استفاده شده و گویا این تبدیل به یک سبک طراحی نما شده است. در این پروژه، ایدهی طراحی این بوده که یک بافت بتونی بر اثر مسائل طبیعی دچار خوردگی میشود و این خوردگی شکافهایی ایجاد میکند. طرح تأثیرگذاری است اما ایده به پروژه مقدم شده است. شاید اگر شرقی-غربی بود، میتوانست بهتر باشد.»
امیری: «یا اگر در کویر بود که بتواند آفتاب خوب بگیرد.»
شافعی: »تهران احتیاج به کوران و پنجرههای بزرگ دارد. به نظر میآید طرحها متعلق به دورانهای مختلف اند و هریک زبان متفاوتی دارند؛ ضمن اینکه این طراح درختها را هم حذف کرده است.»نظر داوران را برای راهیابی به مرحلهی دوم داوری به خود جلب نکرد.
مرحله دوم داوری طرح 6100:
بذر افکن دربارهی این طرح گفت: «این اثر طعم معمارانهی خوبی دارد و به نظر میرسد معمارش با استعداد و خوشسلیقه است؛ ولی در کل، این طرح منطق ندارد.»
شافعی: «من این نماها را نمیفهمم. در نمای جنوبی این همه فاساد چه معنایی دارد؟ دیگر اینکه طراح، نمای شرقی را که منظرهی بسیار زیبایی دارد و پر از باغ و درخت است، بسته.»
نیکبخت: «به نظر من این طرح میتوانست قابل قبول باشد، به شرط اینکه این نماها سازهی اصلی این طرح بودند و دیگر ستونی در آن نداشتیم.»
دانشمیر: «ولی کانسپت معمارانهی طرح آنقدر قویست که ما آن را میپذیریم. البته چون پر از ستون است، این نماها فقط جنبهی فرمال پیدا کردهاند. به همین دلیل کانسپت هنوز معلق است. احتمالاً طراح نمیدانسته که چه باید بکند، یا اگر میدانسته، ترسیده کارفرما آن را قبول نکند.»
بذرافکن: «فرم به پروژه منتقل نشده و هنوز تحمیلی باقی مانده است. حل کردن دسترسیها باعث شده طراح پروژه را از دست بدهد. کسی که در طبقات بالایی این ساختمان زندگی میکند، نـور ندارد و چشمانداز سالـن پذیرایی خانهاش رو به دیوار است.»
شافعی: «نمای غرب را هم کامل بسته است. در هر طبقه، یکی از واحدها تقریباً غیر قابل فروش است، سه واحد دیگر خیلی خوبند و نور دارند و اگر پنجرههای باریک یک متری را کنار بگذاریم، آن واحد فقط از پاسیو و از نمای شمالی، آن هم خیلی کم، نور میگیرد.»
نیکبخت: «این پروژه به درد ساختن نمیخورد و غیرقابل استفاده است؛ ولی بهعنوان یک ایدهی طراحی نما قابل توجه است.»
امیری: «البته معلوم است معمار این پروژه، معمار توانمندی است.»