کیفیت گرایی در معماری
درنگی بر شش اثر متفاوت از تادائو آندو
هنر معماری
تادائو آندو، متولد 1941 در اوساکای کشور ژاپن، معمار شناخته شده ی معاصر ژاپنی است که به طراحی ساختمانهای بتنی مینیمالیستی اش شهرت دارد. در این مقاله به جز آنچه که در قسمتهای مختلف مقالات این شماره، به نام وی اشاره شده است، به بررسی 6 اثر برجستهتر وی میپردازیم. آثار آندو محدوده ی مشخصی نداشته و در سرتاسر جهان و در انواع کاربری ها بنا گشته اند. از جملهی این کاربری ها، موزه ها، فضاهای مذهبی و بناهای مسکونی را میتوان نام برد. با آنکه بیش از 45 سال از افتتاح دفتر وی میگذرد، هنوز هم آندو با قدرت به اصول خود پایبند بوده و کارهایش مشخصه های حسی خاصی دارد. از جملهی این مشخصه ها، دیوارهای بتنی اکسپوز، توجه به سکانس بندی طرح، هم نشینی فشردهی فضاها در کنار یکدیگر، چندمنظوره بودن کاربری ها، ترکیب آرام احجام در کنار یکدیگر، سبک مبلمان کاربردی، بهکارگیری هندسه و احجام خالص در فرم های خود است. بررسی آثار این معمار از دیدگاه زمینه ای نمی تواند ارزش های واقعی آن را نشان دهد. آندو معماری است که توجه به زمینه را در حد دید و منظر قبول دارد و سنت های وی در طراحی، از اوساکا تا نیویورک چندان تغییر نمی کنند. پس به نظر می رسد معقول ترین راه بررسی آثار آندو از زاویهی دیدگاه کلاسیک باشد. دیدگاه کلاسیک بر رمز، نشانه های بصری و علم نشانهشناسی تمرکز دارد. به جز این، آثار آندو از کیفیت والایی برخوردار بوده که در معماری، مبحثی پیچیده و چند بُعدی است اما بهطور خلاصه، آثار این معمار دارای وجوه لایهپردازی شده ای است که آنها را با ارزش می نماید. این وجوه و ترتیب اهمیت آنها، به لحاظ جایگاه شناسی با هرم مازلو (Maslow) قابل تطبیق است.
بنابراین می توان بین تداوم در آثار آندو و دقت به مسائل حیاتی ارتباطی مستقیم یافت. در ادامه، 6 اثر متفاوت از آندو را مرور میکنیم؛ آثاری که در واقع نقاط عطف زندگی حرفهای او بودهاند.
آندو با تأکید بر بتن اکسپوز، بازی نور و سایه، بنا و انعکاس آن در آب در آثار خود نوعی زیباییشناسی جدید را خلق نموده که امروز در جهان به صفت مشخصهی مینیمالیسم تبدیل شده است. فرمول آندو در تمام آثار وی رؤیت میشود و همین اصرار بر کارِ درست وی بود که او را بهعنوان سومین برندهی ژاپنی جایزهی پریتسکر مطرح نمود.
تادائو آندو در سال 1976، طراحی خانهی کوشینو (Koshino House) را به اتمام رسانیده است. این خانه شروع تازهای برای آندو بود زیرا وی در این اثر، از الگوی طراحی خانه به سبک خانههای ردیفی دست کشید و ترکیب و آرایش جدیدی در موضوع خانهسازی مطرح کرد. طراحی داخلی خانه بیشتر از فرم بیرونی آن، به مینیمالیسم مفهومی خاص ژاپنی ها نزدیک است. پس از این اثر آندو دو کلیسا ساخت؛ نخست کلیسای روی آب (Church on the water) که در سال 1988 افتتاح شد و دیگری کلیسای نور که در سال 1989 افتتاح گردید. کلیسای روی آب بهواسطهی ترکیب هوشمندانهی منظر، چشم اندازهای اطراف با باغ و معماری طرح و کلیسای نور نیز بهدلیل نوآوری جذاب آن در ورود نور به طرح، مورد توجه قرار گرفتهاند. آندو بعدها مدرسهی روزهای یکشنبهی کلیسا را در کنار همین بنا طراحی و اجرا نمود.
وی در سال 1991 طراحی معبد آب هومپوکو-جی (Water temple Hompuku-JI) را به اتمام رسانید. قلب تپندهی این اثر، حوض مدوری است که همچون برکهای آرام، رو به آسمان قرار گرفته و در وسط آن، پلکانی حوض را برش داده است. این چیدمان عناصر معماری، سکانسهای فضایی قدرتمندی را خلق کرده و دیوارهای مدور و بتنی آندو در این طرح، به ساخت کادر در چشم ناظر کمک شایانی می نماید. حقیقت این است که این اثر بیش از آنکه بنایی کاربردی باشد (که البته هست) بنایی یادمانی و خاطره انگیز است. اتفاقی که در موزهی تاریخی چیکاتسو-آسوکا (Chikatsu-Asuka Historical Museum) نیز افتاده است. در اینجا نیز مکعب بر بالای پلکانی طولانی خودنمایی کرده و ما را به یاد اصول هنری و ابعاد مفهومی مینیمالیسم جهانی در حوزهی مجسمه سازی میاندازد. آندو در این دو طرح نشان داده است که بهخوبی قواعد بازی در سطوح شیبدار را میداند و بهخوبی دریافته است که تنها راه حل استفاده از سطوح شیبدار طبقه طبقه کردن بنا نیست. جالب تر آنکه وی تحصیلات آکادمیک نداشته و در طراحیهایش به درون خود مراجعه میکند؛ مانند انسان بدویای که به خواندن هزاران کتاب درست و غلط آلوده نشده است. البته این راه ممکن است برای همه، به نتایج خوبی که آندو بدان رسیده است منتهی نشود. آندو در این چارچوب از پشتیبانی مردم ژاپن بهرهمند بود که از نقدهای غیرمنصفانه پرهیز کرده و وی را با دلایل بیارزش متهم نمیکردند. اتفاقی که برای معماران ایرانی افتاد و آنها را عملاً از کار بازداشت. برای مثال اتهامی چون عدم کاربردی بودن بعضی آثار مینیمال معماران ایرانی (حتا توسط فرهیختگان دانشگاهی) بارها مطرح شده است.
اتفاقاً آندو نیز در سال 1994 طرح فضای مکاشفهی یونسکو (Meditation Space UNESCO) را به اتمام رسانید و در طی یک سال آن را ساخت. در این طرح، وی از موضوع عملکرد گذر میکند و بار مفهومی پروژه را بسیار افزایش میدهد. فضای مکاشفهی یونسکو بیشتر از آنکه خلوتی برای مکاشفه باشد، استوانه ای بتنی است که همچون طاق های نصرت رومی باید از زیر آن گذر کرد.
هنوز هم آندو تجارب جدیدی کسب میکند. خانهی 4×4 (House 4×4) او در سال 2001 با اتمام فرایند طراحی وارد فاز اجرایی شد و در سال 2003 به اتمام رسید. بنا دو مکعب دوقلو و متقارن است که روی به دریا دارد. به نظر راقم این سطور این دو بنا مسکونی نیستند! بلکه دو فانوس دریایی هستند که امکان سکنا گزیدن پیدا کردهاند. دو فانوسی که مکعبی بوده و بهجای کلاهک قرمز شیبدار بر سر خود، یک مکعب قابی شکل دارند. قابی بتنی با درونی شیشهای که با نگاه به آن، ساکنین بنا را میبینیم که زندگی میکنند؛ نوعی اعطای امید به ملوانان روی آبهای دریا! جالب آنکه بهواسطهی دیوارهای شیشهای روبهروی هم در این مکعب، از پس این قاب بتنی و دیوار شیشهای و انسانهایی که در آن زندگی میکنند، آسمان معلوم است.
دو نکتهی دیگر در باب آثار آندو مطرح می باشد. نخست اینکه وی عملکرد را ارتقاء می دهد. او حواسی را وارد داستان پروژه می کند و مخاطب را تحریک می کند که عملکرد را از یاد آدمی می برد. دیگر اینکه به نظر ما آندو، بوکسوری نبود که معمار شود، بلکه شاعر فقیری بود که بهناچار وارد ورزش شد، اما در نهایت راه آرامش خویشتن را یافت. آندو شاعری است که معمار شد تا با اشعار خود افقی نو در معماری جهان بگستراند.