پروژه‌ی باز-زنده‌سازی حجره‌ی ابویی (پازیریک) اثر سیزان، خوانش معماری و شهر
مرکز خرید پالادیوم، اثر پدرام امن‌زاده

پروژه مسکونی مهدوی، اثر پدرام جعفربیگی، استودیو معماری آمود شبستان یزد

گودال باغچه مهدوی و سه نقد:

در ابتدا لازم است از مجله هنر و معماری، همکار عزیزم علی کرمانیان و علی جاودانی به خاطر وقت و زمانی که برای نقد پروژه گودال باغچه مهدوی صرف نموده اند تشکر نماییم. نقد چراغ راهیست برای برای تجرییات آتی.
تصمیمات شهری و نحوه نگرش به شهرسازی یک منطقه تاثیر مستقیم بر بلوک های شهری دارد، روند تاریخی شهرسازی ایران مدعی این حرف است. از شهرسازی بافتهای تاریخی یزد و کاشان تا شهرک های موفق در آبادان و اهواز در زمان معاصر. هر خانه در حقیقت معرف بافت پیرامون خود و سازگاری با شرایط اقلیمی و روانی خویش است. این اتفاق در بافت های جدید شهری به صورتی دیگر در حال اتفاق است. بافت تاریخی یزد، نمونه خوبی است از مشابهت کالبد و نقشه شهری خود دارد، هردو همخوان و سازگار با شرایط زیست، اقلیمی و روانی خویش هستند. اگر چه شرایط زیست در خانه های امروز را نمی توان با رجعت به گذشته مداوا کرد اما می توان سعی در کشف زبانی سازگار با مسایلی اقلیمی و روانی بود. .تداوم فرم ها و شکل های معماری تاریخی در امروزه سبب کمتر توجهی به مفاهیم و الگوهای پایدار این نوع معماری داشته است.
برون گرایی معماری خانه های تاریخی در حیاط مرکزی خویش، وام دار عدم اشرافیت از دیگر همسایگان است. این برون گرایی سبب ارتباط فضای داخلی با خارجی، مشاهده تغییر فصل و مهمتر ازهمه حضور ساکنان در فضای باز خانه و حیاط جزیی از فضای زیستی خانه است.
در پاسخ به نقد مجله هنر و معماری و چگونگی ایجاد گودال باغچه در حاشیه زمین ذکر این نکته واجب است که: طراحی شهری و شهرسازی ما نیاز به انقلاب دارد نه حتی اصلاحات. اگرچه شرایط این انقلاب به سادگی پدید نمی آید اصلاحاتی که مانند قلب مصنوعی برای بدن بیمار می باشد واجب است. در مقایسه توده و فضا در خانه های سنتی به این نتیجه می رسیم که چرخش خورشید و میزان نور و روشنایی هر قسمت از خانه باعث گردیده است که خانه ها بر مبنای فصل تقسیم بندی گردند و توده در اطراف و فضای خالی در میان این توده باشد. ایجاد گودال باغچه علاوه بر توجه به مسایل اقلیمی در مرکز زمین ، از طریق گود کردن زمین و استفاده از خاک آن برای خشت زدن وساخت خانه می پرداختند که مقایسه آن الگو چندان با نحوه ساخت و ساز و الگوهای شهری امروزی قابل قیاس نیست . این اتفاق در شهرهای فلات مرکزی ایران مشابهت دارد، اما الگوی شهری جدید در تمام ایران یکنواخت است. توده ۶۰ درصد(اعیانی) و فضا ۴۰ درصد امکانی برای برای پیروی کردن از الگوی کهن باقی نمیگذارد پس به ناچار باید با شرایط کنونی راه حلی را برای حل این مساله در نظر گرفت. الگوی شهری جدید سبب گردیده است که یا با میزان حداکثری این پیشرفت دیگر فضایی از ۴۰ درصد باقی نماند و تبدیل به ۲۰ و حتی تا ۱۰ درصد گرددو علت این پیش آمدگی ها چیزی جز عدم استفاده فضای باز نیست و یا فضایی همیشه خالی و بی ارتباط با فضای ۶۰ درصدی باشد چرا که ارتباط این دو از طریق پرده های ضخیم همیشه قطع می باشد. چرایی این موضوع را می توان از اشرافیت همسایه ها به این فضای ۴۰ درصدی جواب داد، فضایی که هیچ حریم و سلسه مراتبی را برای ساکنانش باقی نمیگذارد. پروژه گودال باغچه مهدوی به عنوان سومین تجربه از این نگرش فضایی خصوصی را که برای ساکنانش فراهم آورده است. گودال باغچه فضایی است برای حضور خانواده در صبح برای صرف صبحانه در تالار اصلی و فضایی برای گردهمآیی شبانه مهمانان،مهمانانی که تجربه استفاده از فضای باز را تا به حال نداشته‌ و مهمانیها را جز در 4 دیواری با پرده‌های ضخیم، تجربه نکرده بودند، اینبار در فضا با وجود آب، درخت نارنج و دیگر تجربه‌های فضای باز به گردهم می‌آیند. تجربه فضای رویدادی یکی از مهمترین عملکرهای شناخته شده گودال باغچه است. فضایی در حدود ۴۲ متر مربع( ۸*۶) و تقسیم آن به دو فضا به تناسبات تقریبی ۶*۴(فضای تالار و فضای باز) امکان چینش های مختلف برای مراسم های مختلف را فراهم می آورد(مراسم دعا، مراسم های زنانه، مهمان های خصوصی و …).
در تجربه های خانه آزادی و فرهمند، جدا بودن حیاط گودال باغچه و حیاط اصلی سبب ساکت ماندن حیاط و عدم استفاده از آن به غیر روزهای مهمانی و جمعی شد، در پروژه گودال باغچه مهدوی ارتباط حیاط اصلی و گودال باغچه توسط رمپ و پله سبب پویایی و تحرک در این کدهای ارتفاعی است، با تجربه بهره بردار از دو پروژه قبل خواستار قرارگیری دفتر کار خصوصی خود و نشیمن خودمانی شد. اگرچه جا نمایی و جهت گودال باغچه بستگی به حرکت خورشید و رون قبلی(جهت قبله-شمال شرقی به جنوب غربی) دارد و تالار بنابر استفاده در روزهای تابستان در پشت به آفتاب در نظر گرفته شده است، پیش آمدگی ها و حد مجاز ساخت نیز در این پروسه بی تاثیر نبوده است. تمام این شرایط حد مطلوب گودال باغچه را برای دید از بهارخواب ها و تراس ورودی تعیین میکند.
گودال باغچه مهدوی اگرچه توانسته است شرایط زیست بهتری را برای ساکنانش فراهم آورد اما مساله اشرافیت را نتوانسته به صورت کامل پاسخ دهد. چرایی این موضوع را باید در سطحی کلان تر به مسایلی از قبیل طراحی شهری ،برنامه ریزی شهری و حتی جامعه شناسی شهری نگاه کرد.
در ادامه پاسخ به نحوه شکل گیری بنا و پروسه طراحی، ذکر این نکته که چگونه پوسته پروژه بنا به شرایط زمین، اقلیمی و روانی شکل گرفته اند و روابط داخلی بر اساس این پوسته چینش شده اند ذکر چند نکته دیگر اجباری است:
مساله اول ارتباط ورودی خانه‌های تاریخی با شریان شهری بود، ایجاد گشایش و عقب نشینی دیوارهای خانه و متصل شدن قسمتی از خانه به شریان در حال حرکت که با ایجاد پیرنشین هایی این مساله اهمیتی دوچندان در زمانه خود داشته است. الگوی شهری جدید نماهای جنوبی را تبدیل به دیواره‌ای از ابتدا تا انتهای کوچه با فرم‌ها و شکل‌های متفاوت کرده است. تعریف ورودی در جبهه جنوبی سبب گردید با عقب نشینی و ایجاد گشایشی در شریان شهری، خانه قسمتی از زمین خود را با شهر تقسیم کند، اگرچه که نمیتوان موقعیت و قرارگیری زمین را در امکان ایجاد این پتانسیل انکار کرد. مساله دیگری که در بازدید از خانه‌های چهار صفه(خانه کسری) یزد مشاهده کردیم استفاده از باد اصفهان به عنوان باد مطلوب بود، استفاده از دیواری بلند و ایجاد گشایشی فضایی جهت جذب و تقسیم باد به فضاهای جانبی. قرارگیری زمین در مسیر حرکت باد اصفهان سبب استفاده از این نوع زبان و ایجاد دیواری بلند در این مسیر و گشایش فضایی در ورودی جنوبی شد. بادی که پس از برخورد با دیواره خانه و گذر از فضای سبز(گل شب‌بو) تعیین کننده جانمایی اتاق خوابها و بهار خوابها شد. فضای پذیرایی در معماری داخلی که همیشه میزبان مهمانان در شب هنگام است، استفاده از نورگیر سقفی تامین کننده روشنایی فضا در طول روز است(همانطور که در معماری تاریخی روشنایی بسیاری از فضاها از طریق سقف تامین می‌شده است- سقف بازارهای تاریخی) و الویت بازشوها به فضاهایی داده شده است که مورد استفاده روزمره افراد خانواده است(از قبیل نشیمن و آشپزخانه و مطبخ).
در آخر لازم میدانم به کلمه تجربه اشاره کنم، پروژه گودال باغچه مهدوی هنوز تجربه است، ‌میتوان درس گرفت، نقد شد و ادامه داد.

معماری معاصر ایران: مسکونی

___________________________________          

طراح و معمار: پدرام جعفربیگی

طراح: سیزان، خوانش معماری و شهر
موقعیت:
یزد، بلوار جمهوری، کوچه شمس، کوچه نگارستان،
کارفرما: امیر حسین مهدوی، نازیلا عدل
همکاران طراحی: حسین جعفربیگی، نازلی جعفربیگی
ترسیم: سما قبله زاده
گروه نظارت: حسام الدین جعفربیگی، پدارم جعفربیگی
سازه: امیر حسین خواجه حسینی
تاسیسات الکتریکی: حسن علوی
تاسیسات الکتریکی: حسن جعفرزاده
پیمانکار: یاسر و علی رمضان‌‌‌خانی
مشاوران طراحی معماری: سید عباس یزدان‌فر، مجتبی فرهمند، محمد عبدالرضازاده
مشاور هنری: محمد سیداحمدیان
مساحت زمین: 542 متر مربع
زیربنا: 830 متر مربع
شروع پروژه : دی ماه 1391
پایان پروژه: آبان ماه 1393
عکس: پدرام جعفربیگی

این پروژه اثری است از پدرام جعفربیگی
برای مشاهده‌ی مشخصات و دیگر آثار پدرام جعفربیگی در دانشنامه کلیک کنید.

منتشر شده در : جمعه, 7 دسامبر, 2018دسته بندی: مسکونی, ویلاییبرچسب‌ها: