کلیسای صلح معماران: رایترِمان و ساسِرنراث برلین، آلمان، 2000 مساحت: 315 متر مربع ترجمه­ ی الناز رحیمی
طراحی فضاهای مسکونی سیده مهسا کامی­ شیرازی

سیر شکل گیری مجتمع ­های مسکونی در ایران و جهان

معماری معاصر جهان: مسکونی

_________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________________

آپارتمان، خانه‌های آپارتمانی یا بلوک‌های مسکونی سازه‌هایی چند طبقه هستند که بیش از یک واحد مسکونی داشته و افراد، نه به قصد کار، تجارت یا تفریح، بلکه برای زندگی و سکونت از آنها بهره می‌برند و در برخی مواقع، تعداد معدودی از واحدهای ساختمان که در طبقات پایینی قرار دارند، به کاربردهای متفرقه‌ای همچون فروشگاه ­ها، دفاتر تجاری، سالن‌های ورزشی و مانند این ها اختصاص می‌یابند اما سایر طبقات فوقانی، مسکونی هستند.
گرچه در آمریکا برای اطلاق به این خانه‌ها مسکونی که در ساختمان‌هایی چندطبقه قرار دارند، هر دو واژه‌ی Apartment و Flat استفاده می‌شود اما واژه‌ی لاتین Flat اکثراً به ساختمانی اشاره دارد که تعداد اندکی واحد مسکونی داشته و معمولاً در هر طبقه، تنها یک واحد تعبیه شده است. همچنین این دسته از ساختمان‌های مسکونی، ارزان‌تر بوده و نسبت به آپارتمان‌ها از تجمل کمتری برخوردارند.
عمر آن دسته از ساختمان‌های مسکونی که برای زندگی چند خانوار بنا می‌شود، به چند قرن می‌رسد؛ در شهرهای بزرگ و­ مهم امپراطوری روم به علت جمعیت زیادی که در خود داشتند، خانه‌های شخصی یا همان دوموس، در همان اوایل دوران امپراطوری جوابگوی درخواست‌های شهروندان نبوده و به‌تدریج فکر احداث سکونتگاه‌های جمعی یا اینسولاها را در ذهن متولیان شهر و صنعتگران پروراندند که البته، این سبک زندگی در نزدیکی چندین خانوار، شامل همه­ ی طبقه‌ی متمول نمی‌شد. در آن زمان ساخت بناهایی با چهار طبقه مرسوم شد و حتی ساختمان‌هایی مسکونی با شش، هفت و هشت ‌طبقه نیز ساخته شدند که گاهی حتی تا دویست پله داشتند و افراد زیادی را در خود جای می‌دادند. در میانه‌ی دوران اسلامی-عربی در شهر فوستاتِ (قاهره‌ی قدیم) مصر نیز بناهایی مرتفع برای سکونت افراد ساخته شد که گاهی تا صد نفر در آنها زندگی می‌کردند و المقدسی این بناها را به مناره‌‌هایی تشبیه کرده است که تعداد زیادی از مردم شهر فوستات را در خود جای ‌داده‌اند. در حدود قرن شانزدهم، اختصاص دادن واحدها و فضاهای پایین‌تر و تراز همکف به امور تجاری، مغازه‌ها و انبارها به امری رایج در شهرنشینی این مردم تبدیل شد.
شروع سِیر زندگی افراد و خانواده‌ها در جوار یکدیگر، در همه ‌جای دنیا یکسان نبود و هر منطقه، بنا به شرایط جغرافیایی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و غیره که بدان‌ها دچار شده بود، نیاز به این انبوه‌سازی را در خود مشاهده کرد. تیپ متفاوتی از آپارتمان‌های مسکونی، در دوران قرون وسطا و در اروپا بنا شدند که شامل یک خانه‌ی وسیع می‌شد که صاحبِ خانه (ارباب)، خانواده‌اش و افراد خدمه در آن سکونت داشتند؛ بدین صورت که بخشی از خانه که توسط مالکان اصلی مورد استفاده قرار نمی‌گرفت، به فضاهای کوچکتری تقسیم شده و به عنوان اتاق خدمتکار، آشپز و سایر خدمه‌ی خانه، که افرادی غیر مهم تلقی می‌شدند، و برای زندگی آنها به‌کار گرفته می‌شد. این خانه‌ها که کماکان شخصی بودند و سکونت افرادِ غیر در فضاهای مرزبندی‌شده‌ی آن صرفاً جهت خدمت ‌رسانی بهتر آنها به مالکان و اربابان بود را می‌توان به‌عنوان اولین نمونه‌ی آپارتمان‌های مشاع در نظر گرفت. اما سررشته‌ی احداث بناهایی که چند فضای مسکونی مجزا را به شکلی که امروزه آن را آپارتمان می‌نامیم، در بر داشتند، به پاریس و سایر شهرهای بزرگ و پرجمعیت اروپای اواسط قرن هژدهم برمی‌گردد که ساختمان‌هایی با ارتفاع بلندتر از خانه‌های تک‌خانوار و به قصد جانماییِ افرادِ طبقه‌ی متوسط و برای زندگی آنها بنا شدند. ابعاد (و هزینه‌ی اجاره‌ی) یک آپارتمان‌معمولی در ساختمان‌های چهار و یا پنج‌طبقه در پاریس، با ارتفاع و طبقه‌ای که واحد در آن بود، نسبت معکوس داشت و آنهایی که در طبقات بالا سکونت داشتند، اجاره‌بهای کمتری پرداخت می‌کردند. از آنجا که زندگی در ملکی خصوصی و ایجاد اندکی فاصله بین خود و سایرین، مزیتی گویای مقام و منزلت افراد تلقّی می‌شد، زندگی فضاهایی که تنها یک دیوار با خانوارهای دیگر فاصله داشت (و یقیناً با نقص­ هایی فنی همچون عدم تأمین حریم صوتی لازم همراه بود) دون شأن افراد متمول بود. گرچه همیشه در تملک داشتن فضایی گسترده و امن برای زندگی خود و آراستن آزادانه‌ی محیط داخلی و نما، به میل شخصی، پسندیده‌تر از شراکت با دیگر خانوارها بوده و هست، اما بنا بر تحولات و تغییرات بسیاری که در جنبه‌های گوناگون ساخت‌وساز و شیوه‌ی زندگی انسان‌ها حاصل شده، امروزه این امر، صورت بسیار متفاوتی پیدا کرده و امکاناتی که آپارتمان‌های مسکونی امروزی در اختیار افراد قرارمی‌دهند باعث شده که حتی شهروندانی که هیچ دغدغه‌ی مالی ندارند نیز مایل به سکونت در آنها باشند.
در قرن هژدهم میلادی و در پی انقلاب صنعتی، انسان افق وسیع‌تری از دستاوردها و امکاناتی را پیش روی خود دید که یافته‌های مهندسی، ابزارآلات و ماشین‌های صنعتی برای او به ارمغان می‌آوردند (جان و ؤاشینگتن روبلینگ، پل بروکلین، نیویورک، 1883). برگزاری نمایشگاه جهانی در پاریس (1889) که محلی برای ارائه‌ی فرآورده‌های صنعتی بود و ساخت برج ایفل (گوستاو ایفل، 1889) و قصر بلورین (جوزف پَکستِن، 1851) که تقریباً از 300 هزار جام شیشه در قاب‌ فلزی درست شده بود و مساحت زیربنای آن از 9 هکتار تجاوز می‌کرد، کاملاً دنیای تازه‌ای از ساخت‌وساز به کمک فن‌آوری مدرن را پیش روی انسان قرار داد که این تحولات فنی در سخت‌افزارها، موجب تحولات فرهنگی و شیوه‌ی زندگی و تعامل بین افراد نیز گردید و هجوم افراد به شهرهای بزرگ و صنعتی، لازمه‌ی ساخت خانه‌های انبوه و ارزان ‌قیمت برای قشر کارگر و کم‌درآمد شهری شد.
آپارتمان‌های بسیاری در اروپا و آمریکا ساخته شدند که هدف از این کار، جای دادن جمعیت انبوه کارگران صنعتی و خانواده‌های آنها در شهرها بود؛ بناهایی کهنه و فاقد معماریِ اصولی و زیبا که اغلب کثیف و غیر بهداشتی بودند.
تا اواسط قرن نوزدهم، آپارتمان‌ها عمدتاً محل سکونت قشر متوسط و پایین‌تر بودند و به طراحی و معیارهای راحتی و زیبایی ظاهری آنها اهمیتی مبذول نمی‌شد و افراد متمول و مرفه تمایلی به زندگی در این واحدهای متراکم و ساختمان‌های چندطبقه‌ی خفه‌کننده را نداشتند. اما از نیمه‌‌ی قرن مذکور به بعد، ساخت آپارتمان در اروپا و آمریکا دچار تحول و پیشرفت‌های خوبی گردید؛ پاریس و وین بستر اصلی پذیرای این تغییرات برای استفاده از سوی قشر متوسطِ رو به بالا و مرفه جامعه‌ی سرمایه‌دار شدند و گسترش اولین نمونه­ های سکونت مشاع در آپارتمان‌های شهرهای شلوغ آمریکایی پررنگ‌تر شد.
در اواخر قرن نوزدهم میلادی مفهوم و کاربرد آپارتمان‌ به­ تدریج در میان طبقه‌ی متوسط انگلیسی نیز جا افتاد؛ در حالی که ساکنانش، افرادی سازگار و متفاوت تلقی می‌شدند. از جمله ساختمان‌های مسکونی این دوران می‌توان به سکونت گاهی در مارچمونت (ادینبورگ، 1882)، عمارت آلبرت هال (ریچارد نومن شاؤ، انگلیس، 1876) و نیز عمارت آلبرت هال (جیمز نوؤِلز، انگلیس، 1870) که شامل 19 خانه‌ی مجزا می‌شد و آلفرد لرد تِنیسون، شاعر نامدار انگلیسی نیز در آن سکونت داشت اشاره کرد. تیپ رایج آپارتمان‌هایی که ساخت آنها از دهه‌ی 1830 در نیویورک آغاز شده بود، به آپارتمان‌های ریلی معروف شد و این نام از آن جهت به این ساختمان‌ها اطلاق شد که در آنها، ساختمان‌ها و واحدهای هرطبقه مانند اتاقک‌های کوپه‌ی قطار، به­‌صورت ردیفی از خانه‌های به‌هم چسبیده بودند. نمونه‌ای از این مورد، خانه‌ی ردیفی (1976) در شهر اوساکای ژاپن، به طراحیِ تادائو آندو است که در محله‌ای فقیرنشین و کارگری بنا شده و نمایی بسیار ساده و مستطیلی با درگاهی در مرکز دارد.
شهر شیکاگو در فاصله‌ی بین دهه‌ی 1830 تا 1860 میلادی و در پی پیشرفت‌های اقتصادی سریع خود، دچار تحولات بسیاری شد و از قالب شهری کوچک، به شهری بزرگ و پرجمعیت، با ساختمان‌های مرتفع تبدیل شد. در پی بازسازی این شهر پس از آتش‌سوزی بزرگ شیکاگو ، انفجاری از ایده‌های نو، سازه‌های جدید و اختراعات کاربردی، این منطقه را کاملاً متحوّل نمود. جِیمز بوگاردِس اسکلت ‌های آهنی را برای ساختمان‌های دو تا شش طبقه، به‌صورت پیش‌ساخته تولید کرد که در کارگاه مونتاژ می‌شدند و ؤیلیام له بارون جنی با ایده‌ی استفاده از اسکلت فولادی یکپارچه، توانست مقاومت کششی اسکلت ساختمانی را تقویت نماید؛ همچنین با پوشاندن این اسکلت‌ها با مصاح بنایی موفق شد تا بر مقاومت ساختمان در مقابل حرارت و آتش‌سوزی بیفزاید. دو اختراع مهم و مؤثر در پیشبرد روند ساخت بناهای مرتفع در این دوران، آسانسور و سیستم تهویه­ی مطبوع (استوارت کرِیمر) هستند. آسانسور که توسط ایلایشا گرِیوز اوتیس اختراع شده بود، از ضروریات هر ساختمانِ بیشتر از شش طبقه‌ محسوب می‌شد. در مرحله‌ی اول، مهندسان سازه توانستند به کمک پیشرفت‌های فنی، ساختمان‌های بلندمرتبه را بنا کنند و پس از آن، معماران بودند که زبان جدید فرم بناهای مرتفع را پیدا کردند. داکوتا (1884) از اولین نمونه‌ی آپارتمان‌های لوکسی بود که در منهتنِ نیویورک ساخته شد. در این دوران اصلاح‌طلبانی همچون آپتون سینکلِیر و جِیکوب ریس که در جهت بهبود شرایط ساختمان‌سازی و به‌خصوص احداث بناهای مسکونی فعالیت داشتند، پیشرفت‌هایی کسب کردند که از آن جمله می‌توان به قوانینی که در سال 1901 در شهر نیویورک برای بهبود شرایط ساخت بناهای مسکونی تصویب شد، اشاره کرد. این ضوابط در سال 1949 و دوران ریاست جمهوری ترومن قالب منسجم‌تری پیدا کرد و در دهه‌های 50 و 60 پیشرفت‌های جالب توجهی در معماری و طراحی ساختمان‌های مسکونی و آپارتمان‌ها حاصل گشت و ساخت آپارتمان، با تعریف مدرن آن، در اوایل قرن بیستم آغاز شد. این بناها مجهز به آسانسور، سیستم گرمایش مرکزی و تسهیلات مشابهی بودند که تمامی ساکنان می‌توانستند از آنها بهره‌مند شوند و ناگفته پیداست که طراحی و تعبیه‌ی امکانات مذکور، وابسته به تکنولوژی و دستاوردهایی بود که در این زمان فراهم گردیده و در جهت ارتقای سطح کیفی زندگی، امنیت، آسایش و رفاه انسان به‌کار گرفته شد. آپارتمان‌هایی که افراد مرفه را در خود جای می‌دادند، از امکانات رفاهی بیشتری اعم از خدمات ارسال، رختشویخانه، فضاهای آسایش، اتاق‌های غذاخوری مشترک، باغ و فضای سبز برخوردار بودند (رودولف اِم.شیندلر: مجتمع آپارتمانی مکی، لوس آنجلس 1934، مجتمع آپارتمانی فالک، لوس آنجلس، 1940 و آپارتمان‌های لورل ؤود، استودیو سیتی، 1948).
ساختمان‌های مسکونی دُلدِرتال در شهر زوریخِ سوییس (1936)، از مشهورترین خانه‌های دهه‌ی سی در قرن بیستم میلادی‌ست. مارسل برویر طراحی و ساخت این ساختمان‌ها را با همکاری امیل و آلفرد به نتیجه رساند. این ساختمان شامل دو سازه‌ی اسکلت فولادی می‌شد که یکی به صورت ضربدری در پشت دیگری قرار گرفته، دیوارها از سنگ و سقف از مصالح بتونی ساخته شده بود. طبقه‌ی اول، یک واحد پنج‌خوابه و یک واحد یک‌خوابه داشت و در طبقه‌ی دوم، یک واحد شش‌خوابه و یک پنت‌هاؤس دوبلکس داشت. این ساختمان، مجهّز به پارکینگ، انبار و رختشویخانه بود.
پروژه‌ی مجتمع مسکونی تورتن در دساؤ (1928) نمایش زیبایی‌شناسانه‌ی هنر ساختمان‌سازیِ خردگراست. طراحی و احداث این ساختمان‌ها در پی درخواست مدرسه‌ی باؤهاؤس مبنی بر انتقال ساختمان و اساتید باؤهاؤس به دساؤ صورت گرفت. این سفارش به دفتر معماری ؤالتر گروپیوس محوّل شد و شامل تعداد 314 خانه‌ی کوچک دوطبقه‌ی تک‌خانوار است که در طیّ سه‌مرحله و سه سال تکمیل شد. گروپیوس قصد کرد تا در این پروژه، مزایای صنعتی‌سازی فرایند ساخت را نشان بدهد و تمامی موارد مربوط به سایت را با توجه به اصول خط تولید سری‌وارِ رایج در آمریکا سازماندهی نمود. اما ساکنان این خانه‌ها معماری مدرن را با بی‌تفاوتی پذیرفتند و از نقص‌های ساخت و هزینه‌های مازاد آن، شکایت می‌کردند. بلوک‌های ساختمانی دال‌مانند و یکنواخت این مجتمع، نور کمی در اختیار بسیاری خانه‌های کمربندی یا خانه‌های دوردیفیِ جنوبی می‌گذاشت.
سیته دو فوژ (به معنای پناهگاه) نام ساختمانی مسکونی بود که لو کربوزیه برای ارتش رهایی‌بخش فرانسه طراحی کرده و در سال 1933، به همّت خیِرین فرانسه و پرنسس ویناریتا پولینیاک سینگر در این کشور ساخت. «پناهگاه» با هدف جای دادن 500 تا 600 بی‌خانمان پاریس بنا شده بود. مؤلفه‌های مختلف ساختمان گویای علاقه‌ی لو کربوزیه به طراحی کشتی‌های اقیانوس‌پیماست. در این ساختمان مسکونی سفید و مرتفع توالی اتاق‌های وسیع تراز همکف، از ورودی ساختمان تا سرسرای پذیرش، در میان دیوارهایی شیشه‌ای محصور شده است. طبقات فوقانی به عرشه‌ی مطبق کشتی‌ها می‌ماند و نمای عمومی ساختمان که ابرسازه‌هایی همچون پل‌های پیاده‌رو و پل‌های متحرک در آن غلبه دارند، کیفیتی سفینه‌مانند به ساختمان بخشیده. در هر طبقه، ردیفی از خوابگاه‌های مدولار وجود دارد (تکرار یکنواخت کابین‌های مسافران در کشتی) و یک آپارتمان سه‌ طبقه در فوقانی‌ترین طبقه و برای سرمایه‌گذار و واقف اصلی ساختمان، طراحی شده است (تداعی کابین فرماندهی ناخدای کشتی). سیته دو فوژ نسبت به آب و رطوبت نیز نفوذناپذیر است و سیستمِ exact respiration که پیش‌تر در مسکو مردود اعلام شده بود، در اینجا به‌کار گرفته شد. لایه‌بندی دیوارها به منظور تعبیه‌ی تهویه و گرمایش کریدورها، خوابگاه‌ها و اتاق‌های تک‌نفره صورت گرفته اما عدم وجود سیستم خنک‌کننده در تابستان و باز نشدن پنجره‌های نمای جنوبی (که آفتابگیر هم هست) از معایب طرح می‌باشند. سیته دو فوژ در جنگ جهانی دوم و در اثر بمباران به‌ شدت آسیب دید و نمای به‌کلی ویران‌شده‌ی ساختمان با الحاق تیغه‌های نورگیر در سال 1940 توسط لو کربوزیه و پی‌یِر ژانره نوسازی گردید.
از زمان جنگ جهانی دوم به بعد، و با رونق روند شهرنشینی و جمعیت فضاهای شهری، تقاضا برای واحدهای مسکونی افزایش یافت و همان‌طور که آپارتمان‌های دو یا سه ‌طبقه در مناطقی که ساخت‌وساز مسکونی در آنجا رونق کمتری داشت، احداث می‌شدند، در شهرهای بزرگ و کوچک نیز ساختمان‌هایی مرتفع بنا شدند که چشم‌انداز شهری را تغییر دادند. در این زمان ساخت بلوک‌های مرتفع مسکونی در انگلستان رونق یافت که امروزه اکثر آن ساختمان‌ها تخریب و به‌جای آنها ساختمان‌ها و بناهای تازه‌ای احداث شده‌اند (آپارتمان‌های لِیک شُر درایو، 1951؛ نیو سِنتوری گیلد، 1961؛ مارینا سیتی، 1964؛ برج لِیک پوینت، 1968). در آن زمان، این بناها برای قشر متوسطِ رو به بالا تنها به عنوان یک گزینه‌ی دوم لحاظ می‌شدند اما به‌تدریج با افزایش جمعیت شهری، پخش شدن سرمایه در میان تعداد بیشتری از افراد جامعه و افزایش بهای زمین (و به تبَع آن، مسکن) در شهرها بر تعداد سکونتگاه‌های مرتفع و چندطبقه افزوده و از تعداد خانه‌های ویلایی که فقط به یک خانواده تعلق داشت، کاسته شد. اکثر این خانه‌ها که با سوبسیدهای دولتی یا عمومی ساخته می‌شدند، به‌خصوص آنهایی که در شهرها و یا برای طبقه‌ی کارگر یا کم‌درآمد ساخته می‌شدند، به فرم آپارتمان‌های امروزی نزدیک بودند. در کشورهایی مانند کشورهای اتحاد شوروی، که خانه‌سازی در انحصار دولت و وظیفه‌ی او بود، ساخت برج‌های آپارتمانی رشد سریعی داشت. از میان ساختمان‌هایی که در این دوران در ایالات متحده ساخته شد، آپارتمان‌های 26 طبقه‌ی کمربند ساحلی لِیک شُر تحت عنوان آپارتمان‌های لِیک شُر درایو، یکی از تجربه‌ی قابل‌توجه میس وان در روهه در طیّ دوران اقامت او در آمریکا (1951) بود. وی این پروژه را در ساحل دریاچه‌ی میشیگان و با همکاری هربرت گرین‌ؤالد اجرا نمود و نشان داد که به‌خوبی بر چالش‌های سازه‌های بلندمرتبه با قاب‌های فولادی فائق می‌آید. وی از پوشش فولاد ضدحریق بر روی اسکلت اصلی ساختمان استفاده کرد و سپس آن را با غلاف آهنی بیشتری پوشاند. نمای بیرونی فلزی این ساختمان، پوسته را محکمتر کرده و از تاب برداشتن آن به دلیل حرارت و سایر فشارها جلوگیری می‌کرد. میس با مشاهده‌ی توفیق‌های شگرد این پروژه، این روش را برای ساختمان‌های اداری سال‌هایی دهه‌ی 60 نیز به‌کار برد.
طراحی و ساخت اونیته دِ آبیتاسیون در مارسِی به سفارش دولت فرانسه توسط لو کربوزیه و برای ایجاد تسهیلات رفاهی و مسکونی برای جنگ‌زده‌ها انجام شد. این پروژه، مخالفت‌های شدید معماران محافظه‌کار را پشت سر گذاشت. آنها ادعا می‌کردند که ساکنین این ساختمان به انواع امراض روانی مبتلا خواهند شد و از همین رو نام Maison du Fuda (دیوانه‌خانه) را بر آن نهادند. این مجتمع به‌صورت باغ‌شهری عمودی ساخته شد. قاب اصلی ساختمان از جنس بتون مسلح بر روی پیلو‌ت­های استواری که حاوی سیستم‌های سیال داخلی هستند، قرار گرفت. 337 دستگاه آپارتمان از بتونِ پیش‌ساخته داخل این سازه طراحی شد که هرکدام از آنها توسط تیغه‌های نورگیر محافظت می‌شدند. واحدهای که در مسیر شرق‌ به ­غرب هستند، خیابان‌های معلقی دارند که در سال 1929 طراحی شده بودند و دوطبقه در میان، در داخل ساختمان جای گرفته‌اند. یکی از این خیابان‌ها که بلندترینشان نیز هست، چند مغازه و یک هتل را در دل خود جای داده‌اند. تراس پشت‌بام این ساختمان، مجهز به یک مهد کودک و یک سالن ورزشی است. در این ساختمان سیستم مدولاری که در سال 1943 توسط لو کربوزیه ابداع شده بود، به‌اجرا در آمده است. این ساختمان در پایان، پر شد از مبلمان ارزان‌قیمت و قفسه‌های توکار.
ساخت آپارتمان و مجتمع‌های مسکونی در ایران نیز با شباهت‌ها و تفاوت‌هایی در همین زمینه در سایر نقاط دنیا، ایجاد شد. از آنجا که در ایران قوانین ساخت‌وساز دائماً در حال تغییر بود، در حدود سال 1362، شهرداری تهران مقرراتی را مبنی بر ممنوعیت ویلاسازی وضع کرد. طبق این مقررات، به معماران یا هر کسی که می‌خواست ساختمان بسازد، صرفاً مجوّز ساخت آپارتمان با حداکثر متراژ 150 متر مربع داده می‌شد. از آن تاریخ به بعد، ساخت ویلا به کلی در تهران منتفی شد. اما معماران اقدام به طراحی و ساخت آپارتمان‌هایی نمودند که امکانات و تسهیلات ویلایی داشته باشد (مجتمع مسکونی واقع در خیابان بهار با 17 واحد مسکونی، شروع پروژه: 1368). موسی عبیر، عضو هیئت ‌امنای انجمن مفاخر معماری ایران در تعریف مجتمع مسکونی می‌گوید: «هر ساختمانِ چندطبقه‌ای که مشاعات، فضاهای عمومی و امکانات رفاهی داشته باشد و چند خانوار در آن زندگی کنند، مجتمع مسکونی محسوب می‌شود؛ این مجتمع می‌تواند یک آپارتمان چندطبقه با امکانات یک ویلا یا مجموعه‌ای از برج‌ها باشد که هریک استقلال خود را دارند؛ یا تنها یک ساختمان مستقل است که دارای لابی، پارکینگ، آسانسور و احتمالاً استخر و شومینه است.» به گفته‌ی عبیر، شکل‌گیری مجتمع‌های مسکونی در ایران به تقلید از اروپا و آمریکا نبود؛ بلکه به دلیل جبر زمان، فشردگی جمعیت، افزایش شهرنشینی و وسعت محدود شهر بود و آنچه امروز تحت عنوان شهرک‌های مسکونی می‌شناسیم، مثل اکباتان، بهجت‌آباد، سامان، اسکان و آ.اس.پ، در واقع تعدادی از مجتمع‌های مسکونی مستقل هستند که در کنار یکدیگر، یک مجموعه‌ی مسکونی را تشکیل می‌دهند؛ یعنی هر یک از ساختمان‌های تشکیل‌دهنده‌ی این مجموعه‌ها، خود یک مجتمع مسکونی است.
معماری و ساخت مسکن در ایران، تا پیش از سال 1357، بیشتر به ساخت خانه‌های تک‌واحدی محدود می‌شد که اصطلاحاً به آن ویلاسازی می‌گفتند. در این دوران اغلب خانه‌ها، تک‌واحدی بودند و اگر هم آپارتمان‌هایی ساخته می‌شد، ساختمان‌های سه یا چهار طبقه‌ی بسیار ساده‌ و سری‌سازی بودند که مطلقاً پارکینگ نداشتند. آن‌دسته از آپارتمان­هایی که در پایین و مرکز شهر واقع بودند، اغلب تبدیل به دفتر کار می‌شدند. مجموعه‌ای از این آپارتمان‌ها نیز مسکونی و عمدتاً اجاره ‌نشین بودند و خیابان‌های قدیمی شهر ترکیبی بود از خانه‌های ویلایی و این‌گونه آپارتمان‌ها که بیشترشان فاقد آسانسور بودند و به همین دلیل، اغلب با چهار طبقه ساخته می‌شدند.
رایج‌ترین شیوه‌ی سکونت در آپارتمان‌ها، اجاره‌ی ملک و سکونت موقت در آنهاست؛ البته از قرن بیستم تملک چندگانه‌ی واحدهای مختلف یک آپارتمان در یک سایت نیز به روالی عادی تبدیل شده‌است که می‌تواند به صورت خانه­های سازمانی و یا مُشاع باشد. در حالت اول، تمامی ساکنین ساختمان، اعضای یک سازمان یا نهاد هستند که در آپارتمان­ها سکونت داشته و همه‌ی کاربران به یک میزان حق استفاده از تسهیلات و امکانات آپارتمان را دارند. اما در حالت دوم، که معنای آن، مالکیت دو یا چند فرد مستقل بر یک چیز است، امکان تملک منفرد برای هر واحد مسکونی در یک مجتمع آپارتمانی، وجود دارد و تنها در استفاده از فضاهایی همچون راهروها، ورودی، آسانسور، پارکینگ و غیره، مشترک با سایر واحدها هستند. محبوبیت روبه ‌رشد آپارتمان‌های مشاع در آمریکا و سایر کشورها، بدین دلیل است که برخلاف اعضای یک ساختمان مسکونیِ سازمانی، صاحبانِ آپارتمان‌های مشاع اختیار کامل ملک خود را داشته، از لحاظ مالی و هزینه‌های واحد خود مستقل هستند و می‌توانند ملک و واحد مسکونی خود را گرو گذاشته و یا به شخص دیگری اجاره بدهند.
آپارتمان‌های مسکونی یا واحدهایی که در یک ساختمان چندطبقه‌ی مسکونی قرار دارند، بر حسب وسعت، ارزشِ بها، لی‌آؤت، امکانات و غیره‌، در دسته‌بندی‌های مختلفی جای می‌گیرند. استودیو آپارتمان‌ها، آپارتمان‌های استودیویی یا آنطور که در ایران بیشتر شناخته شده، سوییت‌ها، کم‌وسعت‌ترین و ارزان‌ترین واحدهای آپارتمانی مسکونی هستند که معمولاً یک اتاق با ابعاد نه‌چندان بزرگِ 25 تا 40 متر مربع دارند که ادغام کاربری‌های غذاخوری، خواب و نشیمن در خود داشته و تنها برای سرویس حمام و دستشویی، فضایی محصور و جدا دارند و بیشتر توسط افراد مجردی که درآمد زیادی ندارند و یا دانشجویان، اجاره می‌شوند. در این خانه‌ها، آشپزخانه نیز به صورت فضایی نه محصور و مجهز، بلکه با حداقل امکانات و ضروریات طراحی می‌شود. جانمایی‌های خلاقانه به منظور استفاده‌ی بهینه از فضا، می‌تواند این آپارتمان‌های کم‌وسعت را به فضایی دوست‌داشتنی و کارآمد تبدیل کند. بعد از این، خانه‌های یک‌خوابه هستند که تفاوتشان با سوییت‌ها، در جدا و محصور بودن فضای خواب آنهاست؛ و سپس خانه‌های دو یا سه‌ خوابه و بیشتر هستند که البته معمولاً تعداد واحدهای آپارتمانی که بیشتر از سه‌خواب باشند، از مدل‌های پیشین کمتر است. درِ اصلی آپارتمان، به راهرو یا فضای اصلی عمومی گشوده می‌شود و معمولاً از داخل، در حریم مجزایی از سایر قسمت‌های عمومی خانه قرار دارند که به محض گشوده شدن، دید کاملی به بخش‌های داخلی خانه نداشته باشند؛ در غیر این صورت، حریم به واسطه‌ی چیدمان یا طراحی داخلی آپارتمان، برای آن تعریف می‌گردد. آپارتمان می‌تواند مبله ‌شده و یا کاملاً خالی به ساکنین جدید اجاره داده شود که حالت اول بیشتر در اروپا و آمریکا رایج است. داشتن پارکینگ، صندوق پست خصوصی، انبار و مانند اینها از جمله تسهیلاتی‌ست که مضاف بر خانه، می‌تواند به مالک یا ساکن تعلق بگیرد. باغ‌ ـ آپارتمان‌ها دسته‌ی دیگری از این خانه‌ها هستند که به‌صورت ساختمان‌های نه‌چندان مرتفع آپارتمانی ساخته می‌شوند (این ارتفاع معمولاً از سه طبقه تجاوز نمی‌کند) که در باغ یا منظری سبز قرار دارند و عموماً حول یک حیاط یا فضای سبزِ مرکزی که از یک جانب به بیرون راه دارد، چیده شده‌اند. هریک از این ساختمان‌ها فاقد آسانسور بوده و ورودی، پلکان و راهروهای مجزّایی دارند. اولین نمونه‌ی این آپارتمان‌ها در اوایل قرن بیستم و در آمریکا ساخته شدند و باغ‌ ـ آپارتمان‌های سیاتل و میامی نمونه‌های جالبی از این دست سکونتگاه‌ها هستند. در آپارتمان‌های دوطبقه یا دوبلکس، ترازی که به درِ ورودی اصلی خانه دسترسی دارد، تراز اصلی شناخته شده و رایج است که کاربری‌های عمومی همچون آشپزخانه، غذاخوری، نشیمن و مانند اینها، در این فضا طراحی شود و سایر کاربری‌های خصوصی، اعم از سرویس‌های بهداشتی، حمام، اتاق‌های خواب و رختشویخانه در طبقه‌ی دیگر، که می‌تواند در بالای طبقه‌ی اصلی یا در زیر آن باشد، جانمایی می‌شوند. در یک ساختمان مسکونی مرتفع، آن دسته از واحدهای آپارتمانی که در طبقه‌ی آخر قرار دارند، پنت‌هاؤس نامیده می‌شوند و معمولاً از تسهیلات مضاعفی مانند ایوان گسترده و چشم‌اندازی انحصاری برخوردارند. آپارتمان‌های اشتراکی یا همگانی یک سبک رایج زندگی جمعی در قرن هژدهمِ روسیه و کشورهای اتحاد شوروی‌ بود که در آن، مالک، ساختمان تحت تملک خود را به فضاهای کوچکتری تقسیم کرده و اجاره می‌داد و خانوارها، به‌طور مشترک در استفاده از برخی فضاها همچون آشپزخانه و سرویس‌های بهداشتی با یکدیگر سهیم بودند. پس از انقلاب اکتبر مسئولان حکومتی و صاحبان قدرت، فضاهای مسکونی افراد ثروتمند را در اختیار تام سربازان و کارمندان دولتی قرار دادند. هریک از این شیوه‌ها و گونه‌های سکونتی که به سبک آپارتمان‌نشینی مربوط می‌شود، به نحوی دارای مزایا و امتیازاتی است که امنیت بالا، می‌تواند یکی از آنها باشد. برخی آپارتمان‌ها مجهز به سیستم امنیتی و نگهبانی هستند که در مورد رفت‌وآمد افراد و به‌خصوص تازه‌واردها و غریبه‌ها، دقیق هستند. از طرف دیگر، فردی که مایل به سرمایه‌گذاری مالی باشد، ساخت آپارتمان‌ها را به ساخت خانه‌های ویلایی ترجیح می‌دهد و در مدت‌زمان بسیار کوتاهی، سود زیادی به‌دست می‌آورد. این واسطه‌گران ساخت‌وساز معمولاً با میانجی‌گری بین چندین کاربر و معمار(ان) در مورد تأیید طرح نهایی، نحوه‌ی ساخت، هزینه‌ها و مصالح به‌کار رفته تصمیم می‌گیرند.
همچنین باید به مصرف انرژی و محدودیت‌هایی که ساختمان‌های مرتفع برای ابعاد و وسعت بناها و اماکن عمومی خیابان و اطراف خود ایجاد می‌کنند، توجه داشت. ساختمان‌هایی با ارتفاع کم، مصرف انرژی کمتری نسبت به ساختمان‌های مرتفع و برج‌ها دارند. نیز ضروری‌ست تا تمهیداتی هم برای جلوگیری از اتلاف انرژی در آنها تعبیه شود. بنای مرتفع می‌تواند در کارکرد و فعالیت‌های ساختمان‌ها و اماکن عمومی مجاور خود اختلال ایجاد کند، مانع از رسیدن نور آفتاب به آنها شده و امکان استفاده از گرما و انرژی خورشید را از آنها سلب کند و یا حتا با مسدود نمودن چشم‌انداز پیشِ روی ساختمان‌های مجاور خود، فضایی دلگیر و کم‌نور در اطراف ایجاد کند.
طراحی نما، شیوه‌ی ساخت، مصالح، پلان داخلی و نحوه‌ی تفکیک فضاها و بسیاری جزئیات و کلیات آپارتمان‌ها دائماً در حال تغییر و اصلاح است؛ بهتر شدن از نظر معمار و بهتر شدن از نظر واسطه‌گران و کاربران، برای زندگی افراد و مستأجرانی که این فضاها را خانه‌ی خود شناخته و از ذره ذره‌ی سطوح، بافت، شیوه‌ی زندگیِ القا شونده و امکانات و محدودیت‌های آن تأثیر می‌گیرند. دلایل و منطق آپارتمان‌نشینی، بسیار متنوع هستند اما نقطه‌ی مشترک همه‌ی آنها، زندگی در فضایی‌ست که همجوار با چندین و چند خانواده‌ی دیگر است. داشتن تسهیلاتی مانند حیاط، فضای سبز یا بالکن همیشه ممکن نیست و کاربرانش نسبت به طراحی و آراستن محیط پیرامون خود، اختیار تام ندارند. بر همین اساس، معماران با تعبیه‌ی تسهیلاتی همچون فضای ورزشی یا نمایشگاهی، سعی بر دلپذیر نمودن این ساختمان‌ها دارند و با این حال که بسیاری پروژه‌های آپارتمانی، تکرار قوانین و معیارهای تعریف‌شده می‌باشند، گاه شاهد ساخته شدن آپارتمانی‌هایی هستیم که معمارانش با هوشمندی، نوآوریِ آسایش‌بخش دیگری به آنها افزوده‌اند (استیؤن هال: پروژه‌ی آپارتمانی هیبرید پیوسته، پکن، 2009؛ گروه معماری بیارکه اینگِلز: خانه‌ی 8، کوپنهاک، 2010؛ بائو گروپ: بیگ یارد، برلین، 2008؛ شهرک اکباتان، ایران، 1354). طراحی، ساخت و سکونت در آپارتمان نیز شیوه‌ی متفاوتی از معماریِ سکونتگاه و زندگی‌ست که علی‌رغم تحولات بسیاری که در طول قرن‌ها بدان دچار شده، همچنان به بهتر شدن و ارتقای سطح زندگی و آسایش افراد می‌اندیشد.

منابع:
بانی مسعود، امیر. معماری غرب: ریشه‌ها و مفاهیم. تهران: نشر هنر معماری قرن، چاپ دوم، 1389.
کوئن، ژان-لویی. لو کربوزیه. ترجمه‌ی علیرضا سید احمدیان. تهران، نشر هنر معماری قرن، چاپ اول، 1389. صص. 50-51 و 56-61.
فورویاما، ماسائو. تادائو آندو. ترجمه‌ی آبتین گلکار. تهران: نشر هنر معماری قرن، 1386.
دروسته، ماگدالنا. باؤهاؤس. ترجمه‌ی نغمه نظرنیا. تهران: نشر هنر معماری قرن، چاپ دوم، 1387.
تسیمرمان، کلِر. میس وان در روهه. ترجمه‌ی حمید خداپناهی. تهران: نشر هنر معماری قرن، چاپ اول، 1387.
استیل، جیمز. رودولف اِم.شیندلر. ترجمه‌ی آبتین گلکار. تهران: نشر هنر معماری قرن، چاپ اول، 1386.
www.britannica.com
www.wikipedia.org

منتشر شده در : شنبه, 25 جولای, 2020دسته بندی: مقالاتبرچسب‌ها: