رستوران لوپرا، طراحی از اودیل دِک، پاریس، فرانسه، 2011
L’Opera Restaurant, Architecture by Odile Decq, Paris, France, 2011
یک الحاق استادانه، محیط گردونه وار خانه ی اپرای پالاس گارنیه (Palais Garnier) را به یک پاتوق جذاب و درخور روح افسانه ای آن تبدیل میکند. طراحی داخلی جدید برای یک ساختمان، با اهمیتی در حد خانهی اپرای تاریخی پالس گارنیه نمیتواند به صورت ضعیف و بدون مهارت انجام شود. این بنا در سال 1875 تحت حمایت اساسی و اصلاحات بارون هاؤسمان در پاریس بنا شد؛ یک ساختمان نئوکلاسیک 11،240 مترمربعی باشکوه که در تقاطع خیابانهای اوبر و اسکرایب در مرکز منطقهی نهم شهر قرار دارد ولی این شرایط هراسآور، معمار را مرعوب نکرد. او زمانی که برای وارونه کردن ایوان با سقف گنبدی در نخستین رستوران ساختمان دعوت شد، در کمال زبردستی و ذکاوت، فضا را با پرده ی موجدار شفافی پوشاند و یک نیمطبقه ی سفید به آن الحاق کرد، چنانکه شکل مارپیچی آن، فانتوم بدنام اپرای پاریس را به خاطر میآورد. (فانتوم به معنای شبح و تداعیگر نمایش موزیکال معروف شبح اپرا میباشد.)
رستوران لوپرا با مساحت تقریبی 1000 مترمربع و 170 صندلی، همتراز خیابان و روبهروی بنای ژاک روشه (Jacques Rouche)، قرار دارد؛ زمانی واگن هایی که با اسب جابهجا میشدند و بلیط های برگزاری مراسم و جشنها را به مشتریان تحویل میدادند، از این مسیر عبور میکردند. امروزه مشتریان از داخل ساختمان و یا از ورودی اصلی رستوران واقع در جانب شرقی به آنجا وارد میشوند. در بدو ورود میبینیم که کافه و سالن استراحت سمت چپ و سالن غذاخوری اصلی در روبهرو قرار دارد و پشت آن نیز، آشپزخانه واقع است. پله ها، هم در مرکز و هم در جانب اتاق (به علاوه ی یک رمپ و آسانسور) منتهی به جایگاه نشیمن واقع در نیمطبقه هستند. بیشتر نیمکت ها در همین نشیمن قرار دارند و فضاهای نیمهخصوصی توسط یک دیوار کوتاه جدا میشوند.
اگرچه 136 سال طول کشید تا هدف گارنیه برای یک رستوران در ساختمان اپرا فهمیده شود، اما دِک (معمار) تنها دو هفته زمان داشت تا ایده ی خود را توسعه بخشد. در ابتدا، کارفرما که فرد صاحب امتیازی در رستوران با یک قرارداد بیست ساله برای فضای پالس گارنیه بود، یک مسابقه برگزار کرد و طراح دیگری را انتخاب کرد (که نام او فاش نشد)، ولی زمانی که وزیر فرهنگ به طرح برنده رأی مخالف داد، کارفرما با بیمیلی، یک تماس با دِک گرفت و او نیز این کار را با وجود برنامه ی زمانی نامناسب و فشرده و محدودیت های سخت و متعدد آن پذیرفت.
در قیــاس هوشــمندانه بــا نمــای خــارجی بــیروح ســاختمان، شــاهد هستیم که بدنهی کشتیمانند نیم طبقه به طور شگفت انگیز و کاملی با رنگ قرمز آراسته شده و دیوارهای کوتاه نیمطبقه، نیمکتها، صندلیها و کف فرشها با رنگ روشن پوشش داده شدند. معمار در توضیح انتخاب رنگها میگوید: «قرمز اپرا، تیرهتر است. رنگی که من انتخاب کردهام، میان قرمز و نارنجی است.» کفپوش با سرازیر شدن به پایین پله ها و ادغام شدن با کف طبقه ی پایینی، دو محدوده ی غذاخوری را به هم متصل میکند و تنها در فاصله ی کوتاهی از نمای ساختمان متوقف میشود.
نمای شیشه ای موجدار که شامل دو صفحه ی شیشه ای لایه ای با ضخامت حدود یک سانتیمتر میباشد، متناسب با ساختمان موجود مسیر خود را از کنار ستونهای سنگی میپیماید، تا سقف موجدار صعود میکند و در محدودهای از 8 تا 5/8 متر در ارتفاع تغییر میکند. به منظور ایجاد قابلیت مانور و اعمال تغییرات، دیوار به طور عمودی به دو بخش تقسیم شده که توسط یک نوار فولادی خمیده به پهنای 6 سانتیمتر واقع در بالای طبقه، دوباره با هم یکی میشوند. نوار به طور مخفی توسط میل بست های فولادی ضدزنگ به بالای ستون متصل شده، ولی به دلیل پروفیل موجدارش به خود متکی است. دِک میگوید: «شیشه بدون هیچ بست و اتصالات آشکاری در جای خود قرار گرفته، گویی نیروی سحرآمیزی آن را نگه داشته است.» در واقع اتصالات سیلیکونی، قسمت بالایی شیشه را به سقف متصل می کنند و نوار فولادی دیگری که در کف نصب شده، پایه ی دیوار را نگه میدارد.
دِک در جایگزینی آجرفرش های اولیه ی بخش خارجی از بتن سیاه نقطه دار با سنگریزه استفاده کرد و به دلیل اندکی اختلاف تراز میان فضای داخلی رستوران و تراس خارجی همجوار، این تعویض مجاز دانسته شد. اما اعمال تغییرات، تنها با دامنه ی محدود به سطح تراز زمین مجاز بود، در حالی که فضاهای فنی در زیرزمین اپرا قرار دارند.
با این وجود معمار مجبور بود تا به منظور جا دادن صفحات فولادی به ضخامت 5 سانتیمتر که تقویت کننده ی ستون های نیمطبقه بودند، خاکبرداری کند. هر ستون شامل یک مجرای توخالی از شبکه ی فولادی پوشیده با اندود است. در مصالح بنایی این رستوران، محفظه هایی برای قرار دادن دیودهای نوری تعبیه شده تا نور را به سمت بالا بتاباند. کانال های لوله شامل محورهای تعبیه و کابل های الکتریکی است. دک در توضیح میگوید: «این دقیقاً همان چیزی است که گارنیه در قرن نوزده انجام میداد؛ او در زمان خود معمار بهغایت پیشرویی بود که اپرایی از سنگ ساخت، در حالی که اسکلت اصلی آن فولادی بود.»
اگرچه ستون های توخالی میتوانند صدا را به تراز بالایی منتقل کنند، اما کیفیت موسیقی پخششده در محیط، عنصر مهمی برای رستورانی است که در یک خانه ی اپرا واقع شده. برای جلوگیری از تداخل امواج در حین پخش و همچنین سطوح بسیار صلب موجود در فضا، اندود متخلخل جاذب صوتی برای پوشاندن دیوارهای کوتاه نیمطبقه و حوزه های آسیب پذیر مقعر به کار رفت. بلندگوهای بهدقت تعبیه شده امکان تنظیم مطلوب شدت صدا را به کارکنان رستوران میدهند، ضمن آنکه کنترل و جلوگیری از پخش صدا به بیرون از ساختمان را نیز ممکن میسازند.
روکش مبلمان طراحی شده توسط دک برای رستوران لوپرا نیز در صدا و بهبود کیفیت صوت مؤثر است. صندلی های غذاخوری مدور با پشتی و دستگیرهها محل راحتی برای نشستن هستند. دک صندلیها را با میزهای ذوزنقه ای که میتوانند به صورت سطوح مارپیچی واحد برای قفسه ها و نیمکت ها تبدیل شوند، سِت کرد. او در سالن استراحت، جایی که مشتریان به هنگام تنفس یا انتظار گرد هم میآیند، یک نیمکت پیوسته ی موجدار گذاشته که نشیمنگاه کوسن دار آن در ارتفاعات متنوع طراحی شده و حس آسایش و راحتی فراوانی برای کاربران به همراه دارد. در این میان شاهد هستیم که یک مبل چوبی سیاه هم به شکلی نمایشی، حول یکی از ستونهای مکعبی بزرگ ساختمان پیچیده است.
دک فضاهای داخلی را با هماهنگی استادانهای با سایر جنبه های ساختمان، از جمله تاریخچه ی غنی، فضای مهیج شاهوار آن ایجاد کرده است و میبینیم که توأمان فضا با حرکات موزون خود، باعث تغییر ادراک ما میشود، همچنین فضای سازمان یافته ی مرکزی به طریقی پویا با ویژگی قوی معاصر تطبیق یافته است.