نگاهی به آثار کامران دیبا بعد از چهل سال(قسمت اول)
کامران دیبا معمار مدرن، آوانگارد و تاریخگرای ایرانیست که گرچه اندکزمانی در وطن به کار پرداخت، اما تأثیری پابرجا و قابلستایش بر معماری، هنر و سبک اندیشه و زندگی ایرانی از خود بر جای گذاشت. او هم الگوی معماران بود و هم برای بهتر کردن سطح فکری و زندگی عامهی مردم میکوشید. آن زمان که نگاه معماران به غرب و معماری مدرن آن معطوف بود، کامران دیبا نگاهش را به ارزشهای پایدار و انسان دوستانهی معماری و شهرسازی در فرهنگ ایرانی معطوف کرد. کریم امامی در دانشنامهی ایرانیکا، کامران دیبا را چنین توصیف میکند: «معمار، نقاش و یک کاتالیزور هنری؛ او روند پیشرفت جریانهای هنری را سرعت میبخشد.»
کامران طباطبایی دیبا در روز 15 اسفندماه 1315 خورشیدی در خانوادهای سرشناس از خاندان اصیل طباطباییها در تهران متولد شد. او پس از اتمام دورهی دبیرستان برای ادامهی تحصیل به آمریکا رفته و در دانشگاه هاوارد (Howard University) واشینگتن دی.سی در رشتهی معماری به تحصیل پرداخت و در سال 1343 (1964 میلادی) مدرک کارشناسی خود را از آن دانشگاه دریافت کرد. در همان دوران بازدیدهای متعدد از موزهی هنر مدرن نیویورک (MOMA) برای او علاقه به شاخهی دیگری از هنر، نقاشی و هنرهای تجسمی، خبرگی چشم و تربیت سلیقهی هنری شخصی به همراه آورد. کامران دیبا بین سالهای 1343 تا 1344 مطالعاتی در زمینهی جامعهشناسی انجام داد، مدرک فوق لیسانس خود را در این رشته دریافت کرد و بر روی پروژهی شهرسازی نوین شهر کلمبیا کار کرد. وی پس از گذراندن دورهی تحصیلات تکمیلی جامعهشناسی در آمریکا، بیدرنگ به ایران بازگشت. دیبا عاشق وطنش بود و قریب به 12 سال در ایران کار کرد و در نهایت در سال 1357 از ایران مهاجرت کرد و به اجبار تا امروز در خارج از وطن به زندگی و کار مشغول بوده است.
سمَتها، مشاغل و مسئولیتهای دیبا تا پیش از خروج از ایران
سمَتها، مشاغل و مسئولیتهایی که دیبا تا پیش از خروج از ایران برعهده داشته عبارتند از: عضویت در گروه طراحی شهر کلمبیا در مریلندِ آمریکا (1964-1963)؛ مدیریت مؤسسهی خصوصی شهرسازی و تهیهی طرحهای اجتماعی و تأسیس باشگاه هنرمندان (1345)؛ تأسیس شرکت طراحی داخلی اینساید (1349)؛ تأسیس و مدیریت شرکت مهندسین مشاور داض (1350)؛ تأسیس دفتر محلی شرکت داض در بوشهر (1353)؛ عضو مؤسس و مدیر موزهی هنرهای معاصر تهران (1356).
آثار مهم ساخته شده او در ایران
از آثار مهم طراحی و ساختهشده توسط کامران دیبا در ایران میتوان به منزل مسکونی پرویز تناولی (1348)، پارک و فرهنگسرای شفق (یوسفآباد، 1348)، استراحتگاه ساحلی کارکنان شرکت نفت در محمودآباد (1359)، طرح جامع شهرهای کرمان، بندر بوشهر، شوشتر و دزفول (1352)، موزهی هنرهای معاصر تهران (1355)، نمازخانهی جنب موزهی فرش در پارک لالهی تهران، مجموعهی باغ، فرهنگسرا و دفتر مخصوص نیاوران و مجموعهی دانشگاهی شهید چمران اهواز (جندی شاپور سابق) (1357) اشاره کرد که پروژههایی شناختهشده هستند. همچنین طرح توسعهی دبستان و دبیرستان کاخ نیاوران و سالن ورزشی سرپوشیدهی آن در شمال کاخ (با ورودی مستقل از شمال که در حال حاضر به کلاسهای آموزش عالی میراث فرهنگی اختصاص دارد)، مرکز خرید محلهی شهرک فرحزاد (مجتمع گلستان شهرک غرب که کار ناتمام آن را مهندس مشاور دیگری به سلیقهی خود به اتمام رسانده است)، طراحی نقشهی تیپ ساختمان اداری کانون پرورش فکری در شهرک غرب (که پیریزی و اسکلت آن تا یک طبقه انجام گرفت، اما ناتمام رها شد) از دیگر آثار ساخته و یا صرفاً طراحیشده توسط او هستند. هنگامی که کامران دیبا به تحصیل در آمریکا مشغول بود، پدر و مادر او در پاریس سکونت داشتند و رفتوآمد بین دو جهان مدرن غرب، ذهن و دانش او را بال و پر داد؛ در حالی که همیشه به استفاده و تحقق تجربهها و آموزههایش در وطن میاندیشید. او قبل از عزیمت به ایران، در آمریکا به تیم شهرسازی کلمبیا پیوست و زیر نظر استاد سابق خود، مورتن هاپنفلد، روی پروژهی اولیهی آن شهر کار کرد. شهر، مجموعهای از دهکدههای متصل بههم با محلههای بهنسبت خودکفا داشت. این ایده در آمریکا نوپا بود، چون تا آن موقع خانههای آمریکایی به خوابگاههایی شباهت داشتند که به دور از شهر و امکانات آن بودند.
فعالیتهای حال حاضر کامران دیبا
اکنون دفتر معماری کامران دیبا در ایالت مالاگای اسپانیاست و او بین آنجا و پاریس در رفتوآمد است، شخصیت و دیدگاه دیبا از او چهرهای ساخته که فقدانش در کشور عمیقاً احساس میشود. وی در بیش از یک دهه فعالیت خود در ایران، هم دغدغهی معماری داشت و هم هنر و اظهار میدارد که از ابتدای تحصیل «تمایل هنری و یک مقدار هم تصادف» بود که او را به انتخاب معماری سوق داد. او در سال 1344 که به وطن بازگشت، کارش را با تأسیس دفتری به نام “مؤسسهی شهرسازی و تهیهی طرحهای اجتماعی” آغاز کرد و خیلی زود پی برد که گرفتن پروژههای دلخواه آنچنان هم آسان نیست، اما با پشتکار امور را پیگیری میکرد؛ هم آموختههای خود را بهکار میبست و هم از یادگرفتن بازنمیماند و پیوسته یک هدف را دنبال میکرد. دیبا عقیده دارد که معماری او “معماری انسانی” است؛ نوع خاصی از معماری که در خدمت جامعه و مردم است.
کامران دیبا در طراحی اولین و آخرین پروژهی خود با کاربری شخصی بهعنوان یک خانه، برای پیکرهتراش نامی ایران، دوست و همکارش، پرویز تناولی، تمامی نیازهای خانواده را بهدقت بررسی و تکتک فضاها را سنجیده و سپس طراحی کرد تا در کل، ایدهی اصلی طرح که همان سیالیت و نمایش آثار خود استاد در گوشه و کنار خانه است، محقق شود. الناز رحیمی در توصیف طراحی این پروژه چین بیان میدارد: «به محض ورود به خانه تسلیم حس گشودگی، آرامش و سکوت جاری در آن میشویم که بیمانند به حضور در یک گالری هنری نیست. قالیبافی در کنار مجسمهسازی، مجسمهسازی در کنار معماری، مجسمههای پرویز تناولی در کنار معماری کامران دیبا؛ قریب به چهار دهه است که اینها در کنار هم زندگی میکنند، تفکیکناپذیر گشتهاند و با حسوحالی قابل احترام، هر دوستدارِ هنری را تحت تأثیر قرار میدهند. یک خانه با حیاطی باصفا و کارگاهی در انتهای آن برای خلوت و تمرکز استاد.» این بنا در سال 1346، یعنی در سالهای ابتدایی ورود کامران دیبا به تهران توسط شخص دیبا طراحی و با نظارت وی در سال 1348 ساخته شد. او علاقهای به ساختن ملک شخصی نداشت و هدفش، به قول خودش “معماری مردمی” بوده است؛ یعنی نوعی معماری که جنبهی مصرف عمومی و شهری دارد و از محدودهی تملک خصوصی بهدور است. تنها دوستی نزدیک با تناولی بود که دیبا را بر آن داشت که این تعهد خود را شکسته و دست به طراحی یک خانهی شخصی درخور تأمل بزند.
دیدگاههای انسانگرای کامران دیبا را میتوان بهخوبی در طراحی مسکن و عوامل تأثیرگذار در آن مشاهده کرد. او دیدگاههای خود در آن سالها در مورد مسکنسازی را چنین شرح میدهد: «دلم نمیخواست برای طبقهی مرفه جامعه ویلا طراحی کنم، از طریق شهرسازی بهتر میتوان در جهت برآوردن نیازهای جامعه گام برداشت.»
معماری کامران دیبا
معماری کامران دیبا ریشه در زیباییشناسی سنتهای معماری و شهرسازی ایرانی دارد و درصدد تبیین مبانی نظری خاصی متفاوت با معمار بومگرای مصری، حسن فتحی است. جستوجو برای حصول معماری مدرنی عجینشده با سنت و تاریخ ایران و تصویری آشنا و برگرفته از فرهنگ بومی و محلی در کنار فرهنگ جهانی، هدف دیبا است. او برخلاف فتحی که مقابل گرایشهای مدرن جبهه میگرفت، تجدد را پذیرفته و خواستار سنتگرایی برپایهی واقعیت یا همان رئالیسم است.
همانطور که گفته شد کامران دیبا معمار مدرنی است که دغدغهی بومگرایی و تاریخگرایی داشته و معتقد است که سیر کار و سبک یک هنرمند دارای یک شیوهی ثابت نیست و به فراخور تعالیم و با گذشت زمان تغییر میکند. او خود بارها بر این نکته تأکید کرده که معماری هر دوره، همواره پاسخی به فرهنگ آن دوره است. نقش معماری، استقرار فرهنگ زمان خود و غنیسازی آن است و این کار را از راه نوآوری و شناساندن اندیشههای چالشبرانگیز صورت میدهد. حاصل این فرآیند آن است که معماران و هنرمندان، وضعیت زمان خود را برای نسلهای آینده ثبت و مستند میکنند. وی دراینباره میگوید:[…] ما در دوران پیشرفت به سر میبریم؛ نمیتوانیم به روش کورکورانه، سبکها و مفاهیم معماری گذشتگان خود را تکرار کنیم، اما شکی نیست که باید مفاهیم مطرح در کار، حساسیتهای محیطی و زندگی اجتماعی آنها را بیاموزیم و باید به آفرینش مسکن انبوه با پیوندهای اجتماعی بپردازیم، نه آنکه خود را سرگرم ایجاد آپارتمانها، خیابانها و شاهراهها کنیم. دلخوش کردن به اندک ساختمانهایی با معماری زیبا در جنگلی از هرجومرج و حرص و دل بستن به تعالیهایی منفرد راه به جایی نمیبرد.
منزل شخصی پرویز تناولی، تهران، 1348-1346
در عین حال که خانهی پرویز تناولی از لحاظ نوع کاربری، یک مورد استثنا بود که دیگر در کارنامهی حرفهای دیبا در ایران اتفاق نیفتاد، اما اولین پروژهی او پس از مراجعه به ایران بهخوبی گویای موضع و ایدئولوژی معمار است. دیبا در سال 1345 بهعنوان اولین پروژهی شهری خود در کشور، مکانی در محلهی یوسفآباد تهران که سابقاً بهعنوان محل انباشت زباله از آن استفاده میشد را تبدیل به یک پارک چندهزار مترمربعی کرد، قابل ذکر است که این پارک از چهار جهت به خیابانهای محلهی یوسفآباد (سید جمال الدین اسدآبادی کنونی) محدود و محصور است و این برای دیبا، یعنی ادغام کاربری پارک در زندگی محله. ارمغان دیگر پروژهی پارک شفق این بود که برای نخستین بار جرقهی فکر احداث فرهنگسرا و مرکزی برای خدمات اجتماعی را در ذهن دیبا روشن کرد. شاید بتوان دیبا را پایهگذار باغسازی به سبک ارگانیک در ایران هم نامید. پارک شفق اولین تجربهی باغسازی او بود که به همراه باغ-فرهنگسرای نیاوران، محوطهسازی بخش غربی دانشگاه شهید چمران اهواز (جندی شاپور سابق)، محوطهسازی ضلع غربی پارک لاله و نیز فضای سبز و میدانهای شهرک شوشتر نو از کارهای طراحی باغ و فضای سبز وی به شمار میروند. دیبا در پروژههای شفق و نیاوران از همکاری دوست هنرمندش، پرویز تناولی بهره جست.
او به سفارش دیبا شش مجسمهی فیگور از آدمهایی با حالات روزمره و در حال انجام امور عادی ساخت و دیبا آنها را در محوطهی این دو فرهنگسرا قرار داد. ایدهی وی بسیار ساده بود: “تلفیق هنر و معماری با زندگی روزمره” و این یعنی مظهری از همان معماری مردمی یا انساندوستانهی کامران دیبا. به گفتهی او حتی در اروپا و آمریکا هم تا پیش از آن زمان کار مشابهی انجام نشده بود، و مجسمهها روی پایه، دور از دسترس و اغلب از مدل اشخاص نامی یا سیاستمداران ساخته میشدند. دیدن کارهای جورج سیگال در موزهای خارج از ایران جرقهی اولیهی این ایده را روشن کرد. سیگال مجسمههای گچی و سفیدی میساخت، آنها را داخل موزه میگذاشت و دست زدن به آنها ممنوع بود. اما کامران دیبا هنر را از تقدس سنتیاش خارج کرد و به میان مردم آورد، همه دورش جمع میشدند، به آن دست میکشیدند و با مجسمه عکس میانداختند. او میگوید: «شد ممر درآمدی برای عکاسها و اینها همه ربط داشت به ایدهی من از معماری.» وی دربارهی ساختمان قدیمی محوطهی فرهنگسرای شفق میگوید:
فکر میکنم اگر با چراغ قوه هم بگردید در تهران یک ساختمان مشابه و همدورهی آن در این مقیاس کوچک پیدا نخواهید کرد. از وزیر دربار گرفته تا شهردار وقت محله به من فشار آوردند تا این ساختمان را خراب کنم؛ یکی به دلیل بازکردن دید بیمارستان واتیکان در کوچهی شمالی و دیگر به سبب عدم شناخت ارزش معماری سنتی. البته بهعنوان یک معمار در آن زمان کمی احساس گناه میکردم که بیمارستان را از دید پارک محروم کردهام، چون گفته میشد که معمار ایتالیایی و شریک ایرانیِ او با علم به اینکه این ساختمان خراب خواهد شد، محل بیمارستان را انتخاب و طراحی کرده بودند. اما امروز خوشحالم که این ساختمان قدیمی را با اندکی مداخله در نمای آن گسترش داده و حفظ کردم چون بین خودمان باشد، از ساختمانهای خود من شکیلتر و موقرتر است و در آن از آرتیستبازیهای جوانی خبری نیست.
منبع: خانیزاد، شهریار. احسانی مؤید، فرزانه. کامران دیبا و معماری انسان دوستانه. تهران: نشر هنر معماری قرن، بهار ۱۳۹۳. ص.9.
نگاهی به آثار کامران دیبا بعد از چهل سال(قسمت اول)
نگاهی به آثار کامران دیبا بعد از چهل سال(قسمت دوم)
نگاهی به آثار کامران دیبا بعد از چهل سال(قسمت سوم)
معرفی کامران دیبا و پروژههایش
تاریخنگاری زندگی و آثار کامران دیبا